مديريت در كاروانهاى حج

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور : مديريت در كاروانهاي حج/ [حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت].

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1382.

مشخصات ظاهري : 88 ص.: مصور، جدول، نمونه.

شابك : 4200ريال: 9647635257 ؛ 2000 ريال (چاپ دوم)

يادداشت : چاپ دوم: 1375.

يادداشت : كتابنامه به صورت زيرنويس.

موضوع : حج -- مديريت.

موضوع : مديران حج -- شرح وظايف.

موضوع : مديران -- اخلاق حرفه اي.

شناسه افزوده : حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت.

رده بندي كنگره : BP262/4/م 4

رده بندي ديويي : 297/763

شماره كتابشناسي ملي : م 81-49731

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

ص:9

ص: 10

مقدمه

بر انديشمندان پوشيده نيست كه اهميت دادن به «آموزش» يكى از معيارهاى پيشبرد در هر كار است. در پرتو آموزش صحيح، برنامه ريزى و سازماندهى است كه روند كار مجموعه را ارتقا مى دهد و زمينه اجراى صحيح كار فراهم مى گردد و همچنين به مجرى انگيزه لازم را براى كار بيشتر مى دهد.

بر اين اساس با عنايت به نظريات مكتوب شما مديران محترم، سازمان حج و زيارت به تهيه سلسله نوشتارهايى براى آموزش عوامل مختلف اجرايى تصميم گرفت كه با سعى و تلاش پيگير و مستمر چند نفر از مديران محترم كاروان، جزوه حاضر تحت عنوان «مديريت در كاروانهاى حج» حاوى مطالبى در زمينه اصول مديريت و توصيه هاى اجراى خاصّ حج تنظيم گرديد.

اميد است مديران محترم ضمن مطالعه دقيق مطالب با توجه به تجارب مفيد خود از ارائه پيشنهادها و نظريات تكميلى دريغ ننمايند.

خداوند به همه ما توفيق دهد كه با حضور در آن مشاهد مشرّفه ضمن خودسازى اين وظيفه خطير را به نحو احسن انجام دهيم.

و من اللَّه التّوفيق و عليه التّكلان

سازمان حج و زيارت

ص: 11

پيشگفتار

پيامبر گرامى اسلام فرمود:

«منْ ولىّ على عشرة كان له عقل اربعين، و منْ ولّى اربعين كان له عقْل اربعمأة» (1)

پيامبر- ص- فرمود: «كسى كه امور ده نفر را عهده دار شود، سزاوار است كه خود چهل نفر را داشته باشد و كسى كه مسؤوليت اداره چهل نفر را بر عهده گيرد، بايد عقل چهارصد نفر را دارا باشد.»

شايد بتوان ادعا كرد مديريت از مباحث بسيار قديمى و كهنه بشر است؛ زيرا از آن روز كه بشر پا به عرصه خاك نهاد و با زن و فرزند و قوم و قبيله خويش زندگى اجتماعى را آغاز نمود، انديشه مديريت و رهبرى و سرپرستى همان مجموعه كوچك و خانوادگى را در ذهن خود پروراند.

در هر جا كه چند انسان گرد يكديگر جمع شدند تا زندگى خود را


1- - نهج الفصاحه، ص 573.

ص: 12

بر اساس تعاون و همكارى ارتقا بخشند، نياز به مديريت در رأس نيازهايشان قرار گرفت و قبل از هر چيز، آگاهانه و يا بدون توجه، مديريت محور و موضوع كليه حركتها گرديد.

فضل بن شاذان نيشابورى، از فقهاى بزرگ و ياران نزديك حضرت رضا- ع- مى گويد: از امام- ع- در مورد «ضرورت مديريت» شنيدم كه فرمود:

«در مطالعه احوال بشر، هيچ گروه و ملتى را نمى يابيم كه در زندگى موفق و پايدار باشد، مگر با وجود مدير و سرپرستى كه امور مادى و معنوى آنان را سرپرستى كند.» (1) 2

يكى از ويژگيهاى عصر حاضر، افزايش روز افزون نيازهاى انسان است؛ نياز به ارتباط در سطحى گسترده؛ نياز به كشف علل پديده ها؛ نياز به فتح دريچه هاى پنهان علم؛ نياز به رشته هاى گوناگون علمى نياز به تشكيلات و سازمانهاى منظم و ...

در ميان همه اين نيازمنديها، براى استفاده بيشتر از امكانات و استعدادها و رسيدن سريعتر به مطلوب، «شناختِ شيوه هاى مديريت» از اولويت خاصى برخوردار است.

اگرچه قرن بيستم را قرن «تكنولوژى» و «صنعت» ناميده اند، اما امروزه بسيارى از دانشمندان علوم اجتماعى، قرن بيست و يكم را قرن «مديريت و نرم افزار» پيش بينى كرده اند. «مديريت» در هر سازمانى را به «تفكر» در ساختار بدن مى توان تشبيه نمود. بدن آدمى يك نظام


1- - علامه مجلسى، بحار الانوار، ج 23 ص 32.

ص: 13

تشكيلاتى فوق العاده ظريف و پيچيده است كه تمام تشكيلات لازم براى يك مديريت صحيح و نمونه را به عالى ترين صورت در بر گرفته است. اين تشكيلات حيرت انگيز و منظم، داراى بخشهاى زير است:

1- مركز تصميم گيرى؛

2- فرماندهان و مديران كل و جزء؛

3- بازوهاى اجرايى؛

4- انگيزه هاى حركت؛

5- برنامه ريزى و سازماندهى؛

6- كنترل و هماهنگى و ...

به طورى كه اگر يك لحظه، گوشه اى از اين ساختار دچار اختلال شود، مرگ به سراغ انسان مى آيد و يا لااقل بيمار مى شود. اما در ميان اين سازمان حيرت انگيز، مغز به عنوان مركز تصميم گيرى، آموخته ها را ذخيره و تجزيه و تحليل مى كند و سپس اين آموخته ها را به صورت فرامين به اعضا انتقال مى دهد تا آنها وظيفه مورد نظر را انجام دهند و سرانجام مغز اعمال انجام يافته توسط ساير اعضا را ارزيابى و فرامين اصلاحى را صادر مى كند تا مجموعه اعضاى بدن بتوانند به بهترين وجه، وظيفه خود را به انجام رسانند.

كاروان حج نيز سازمانى است كه اعضاى آن را كاركنان و زائران كاروان تشكيل مى دهند و مدير همانند ناخداى كشتى، مسؤوليت اداره اين مجموعه را بر عهده دارد. اين كاروانها هر سال، در اوايل ماه مبارك رمضان، به منظور ارائه خدمات لازم به زائرانِ خانه خدا تشكيل مى شود

ص: 14

و طى مراحلى وظايف محوله را تا اواخر ماه ذيحجه به انجام مى رسانند.

در هر كاروان حج، مدير، نقش رهبرى، طرح و برنامه ريزى، كنترل، سازماندهى و آموزش را بر عهده دارد. «كاروانهاى حج»، زير مجموعه تشكيلات بزرگترى به نام «سازمان حج و زيارت» هستند.

گفتنى است كه براى آشنايى هرچه بيشتر مديران، تا كنون كتابها و جزوه هايى در زمينه: «تاريخ زندگى پيامبر- ص-»، «حج و احكام آن»، «شرح وظايف مديران» و «مكالمه عربى» در اختيار آنان قرار گرفته است و مديران طى آزمونى به صورت: كتاب باز: به پرسشهايى دراين باره جواب داده اند و اين نوشتار نيز در پى اين سلسله آموزشها تهيه شده است كه در آن با ارائه مطالبى درباره مديريت و تطابق آن با امور اجرايى كاروانهاى حج سعى بر ايجاد هماهنگى افكار وانديشه ها و تجارب مديران محترم كاروانها دارد. اميد است در انجام وظايف نيكو و سرانجام در انجام حجى مقبول و سعى مشكور كمكى شايسته نمايد.

و نكته آخر آن كه مواردى كه در اين كتاب به آن اشاره شده، به صورت يك رهنمون كلّى براى كاروانهاى حج تمتع، تهيه شده است و البته اين مدير است كه با تدبير صحيح و استفاده بهينه از امكانات موجود و اندوخته ها سعى خواهد كرد زمينه به انجام رساندن اين نكات را تا حد امكان فراهم سازد. و متقابلًا انتظار اين است كه با ارائه نظريات و پيشنهادات اصلاحى ما را در غنى سازى بيشتر اين گونه جزوه ها يارى فرمايند.

اميد آن كه خداوند درپرتو توجهات خاصّه حضرت ولى عصر- عج-

ص: 15

به ما توفيق دهد كه بتوانيم وظايف خود را به نحو احسن انجام دهيم و افتخار خدمت به «ضيوف الرحمن» را در كارنامه اعمال خود ثبت نماييم و در پيشگاه خداوند سربلند گرديم و انتظارات مسؤولان و دست اندركاران حج، به خصوص مقام معظم رهبرى را برآورده سازيم.

ان شاء اللَّه

ص: 16

فصل اول: مديريت علمى

تعريف مدير

يكى از متداول ترين تعريفها درباره «مديريت»، عبارت است از:

«انجام دادن كارها به وسيله و از طريق ديگران. (1) 3 بنابر تعريف ديگر:

«مديريت عبارت است از كار كردن با افراد و به وسيله افراد، براى تحقّق بخشيدن به هدف هاى سازمانى.» (2) 4 در تعريفهاى بالا دو موضوع مورد تأكيد قرار گرفته است:

الف- تحقق بخشيدن به اهداف سازمانى؛

ب- وجود افرادى تحت نظر مديريت، براى انجام كارها.

لذا هر جا و هر زمان، جمعى از افراد براى رسيدن به هدفى


1- - كتاب مديريت تأليف دكتر جلال مقدس.
2- - كتاب مديريت سازمانى اثر پال و مرسى.

ص: 17

معين، بخواهند تلاشهايى انجام دهند (يعنى سازمان داشته باشند) مديريت اجتناب ناپذير خواهد بود.

مديريت اسلامى

مديريت در اسلام شيوه خاصى از رهبرىِ مبتنى بر مبانى فكرى و عقيدتى اسلام است؛ به نحوى كه زمينه رشد انسان را به سوى «اللَّه» (1) 5 فراهم سازد و مطابق كتاب (2) 6 و سنت و روش پيامبر- ص- (3) 7 و امامان معصوم و علوم و فنون و تجارب بشرى (4) 8 جهت رسيدن به اهداف يك نظام در ابعاد مختلف؛ همانند يك محور عمل كند.

تعريف سازمان

يكى از تعريفهاى معروف در مورد سازمان اين است: «سازمان پديده اى است اجتماعى و از افرادى كه توانايى همكارى داشته و با روابطى معين و گوناگون براى نيل به هدف مشتركى كوشش مى كنند تشكيل مى شود. «سازمان» و «مديريت» لازم و ملزوم يكديگرند.»

مديريت علم است يا هنر؟

گروهى مديريت را هنر دانسته اند و همواره براى مدير صفاتى


1- - آل عمران: 28، الى اللَّه المصير.
2- - همان: 138، هذا بيان للنّاس وهدى و موعظة للمتقين.
3- - احزاب: 21، لقد كان لكم فى رسول اللَّه اسوة حسنة.
4- - حديث نبوى، اطلبو العلم ولو بالصين.

ص: 18

ذاتى بر شمرده اند، از جمله:

تيز هوشى؛ عمق فكرى؛ دورنگرى؛ وسعت نظر؛ تندرستى جسمانى؛ سرعت تجزيه و تحليل؛ ادراك محيط؛ قدرت تشخيص و تفكيك موضوعات از هم.

لذا اين گروه همواره براى انتخاب مدير، به دنبال كسانى بوده اند كه صفات فوق را در حدّ بالايى داشته باشند.

گروهى ديگر مديريت را كاربرد علوم و كسب مهارتهاى مختلف مديريت دانسته اند؛ مانند:

اصول تصميم گيرى علمى؛ صنعت اطلاعات؛ تكنيكهاى انباردارى؛ تكنيكهاى حمل و نقل و ...

اين گروه عقيده دارند كه افراد انتخاب شده را بايد با آموخته هاى علمى به سوى مديريت صحيح هدايت نمود. البته اكثريت، هر دو نظر را قبول داشته و بر اين باورند كه لازم است به هنگام انتخاب مديران، علاوه بر صفات ذاتى، آموزش روش هاى علمى مديريت را مد نظر قرار دهند و پس از انتخاب نيز متناسب با نوع مديريت به آموزش هاى اختصاصى مورد نظر بپردازند.

مهارتهاى سه گانه و سطوح مديريت

1- مهارتهاى مديريت

مهارتهاى مديريت را مى توان به سه بخش كلى تقسيم بندى كرد:

ص: 19

الف: مهارتهاى فنى؛

عبارتند از توانايى به كار بردن دانش ها، روش ها، ابزار و فنون، كه از طريق تجربه، تحصيل و كارورزى كسب مى شود، مانند مهارت در حسابدارى، مهارت در رانندگى، مهارت در سيم كشى برق، مهارت در ساختمان سازى و ...

ب: مهارتهاى انسانى؛

منظور از مهارت انسانى، توانايى مدير در ارائه كار ثمر بخش به عنوان يكى از اعضاى گروه و ايجاد تفاهم و همكارى در بين گروهى است كه هدايت و رهبرى آن را به عهده دارد؛ به عبارت ديگر؛ مهارت انسانى عبارت است از توانايى و قدرت تشخيص در كار كردن با مردم و انجام دادن كار به وسيله آنها كه شامل درك و فهم انگيزش و به كار بردن رهبرى مؤثر است؛ مانند مهارت در خوب سخن گفتن، مهارت در روانشناسى افراد، مهارت در عقيده شناسى، مهارت در انواع برخوردها با ديگران و مهارت در آموزش.

ج: مهارتهاى ادراكى؛

منظور از مهارت ادراكى يا مهارت مبتنى بر درك كلّى عبارت است از توانايى فهميدن پيچيدگيهاى كل سازمان و آگاهى از اين كه آيا خود شخص مدير در خور شرايط سازمان عمل مى نمايد يا نه؟ و به عبارت ديگر: قدرت تلقى سازمان به صورت يك واحد كلى است.

مهارت ادراكى را مى توان شاملِ درك موقعيت افراد در سازمان، درك موقعيت خودش در بين كاركنان، درك موقعيت كل سازمان در ارتباط با ساير سازمانها، درك جهت حركت عمومى جامعه و مشابه آنها دانست.

ص: 20

2- سطوح مديريت

سطوح مديريت را نيز مى توان به طور كلى به سه بخش تجزيه كرد:

الف- سطوح عالى؛ شامل مقامات عالى، مديران عامل، رؤساى سازمانها و ...

ب- سطوح ميانى؛ شامل معاونهاى مديران عامل، معاونان سازمانها و ...

ج- سطوح اجرايى؛ شامل مديران كارخانه ها، رؤساى ادارات و ...

با توجه به تقسيم بندى مهارتها و سطوح مديريت و براى فهم بهتر ارتباط بين اين دو نوع تقسيم بندى، جدول زير ارائه مى گردد:

جدول مهارتهاى مورد نياز در سطوح مديريت

مهارت ادراكى-- مهارت انسانى-- مهارت فنى-- مهارتهاى مورد نياز

سطوح مديريت

زيادمتوسط كم مديريت عالى متوسط متوسط متوسط مديريت ميانى كم متوسط زيادمديريت اجرايى

به عبارت روشن تر مديران عالى، به مهارتهاى فنى كمتر و مهارتهاى انسانى و ادراكى بيشترى احتياج دارند.

مديران ميانى به مهارتهاى فنى و انسانى و ادراكى تقريباً به طور

ص: 21

مساوى احتياج دارند.

مديران اجرايى به مهارت ادراكى كمتر و بالعكس به مهارتهاى انسانى و فنى بيشترى احتياج دارند.

وظايف مديريت

اشاره

وظايف مديران را به طور كلى بشرح زير مى توان بيان نمود:

1- تعيين اهداف

اولين وظيفه مدير، مشخص كردن اهداف تشكيل سازمان تحتِ نظر وى است.

اين اهداف كه بايد به صورت كوتاه مدت، ميان مدت و دراز مدت تهيه گردد؛ توسط شخص مدير تهيه مى گردد، يا از طريق مديريتهاى رده بالاتر، از قبل تعيين شده است.

2- برنامه ريزى

پس از مشخص كردن اهداف سازمانى، مدير برنامه عملياتى مجموعه تحت نظر خود را تنظيم مى كند.

برنامه ريزى؛ يعنى تصميم گيرى پيشاپيش و منظم شده در مورد اقداماتى كه بايد صورت پذيرد. به مثال ساده زير در اين مورد توجه فرماييد.

ص: 22

برنامه ريزى پروژه مدرسه سازى

اسكلت سازى

-- بتن ريزى-- تسطيح زمين-- گرفتن جواز

در و پنجره سازى

طراحى نقشه-- خريد زمين

خريد مصالح

برنامه ريزى فوق نخست توالى مراحل انجام كار را نشان مى دهد و همچنين با توجه به زمان بنديهاى در نظر گرفته شده معلوم مى شود كه براى طى يك مسير چه مقدار زمان بايد صرف شود.

امروزه موضوع برنامه ريزى بسيار پيشرفت كرده و با استفاده از انواع مدلهاى رياضى و كامپيوترهاى پيشرفته انجام مى پذيرد. به شما نيز پيشنهاد مى گردد در جهت انجام كارهايى كه در پيش داريد برنامه عملياتى مربوطه را با در نظر گرفتن زمان بندى ارائه شده ترسيم نماييد.

3- سازماندهى

سازماندهى؛ يعنى شكل سازمان و گروه را تهيه و به ديگران تفهيم نمودن؛ مانند نمودار زيرين:

ص: 23

نمودار تشكيلات كاروانهاى حج

روحانى مسؤول كاروان بازرس

معاون

دستيارخواهران

گروه طبخ گروه پذيرايى گروه آبدار

آشپزمأمور پذيرايى ارشدآبدار

كمك آشپزمأمور پذيرايى 4- 1 كمك آبدار

در اين مرحله، انتخاب و به كار گماردن افراد از جمله وظايف مدير است كه در اين جا تعيين صلاحيت هاى كاركنان، تعيين شرايط احراز مشاغل، ايجاد روشهايى براى استخدام و غير آن مد نظر مى باشد.

4- بودجه بندى

يكى از وظايف مهم مدير بودجه بندى هزينه ها و درآمدها است؛ به عبارت ديگر زمان بندى براى هزينه ها و درآمدها و نيز تعيين انواع و مقدار هر يك از هزينه ها و درآمدها، در هرچه بهتر اداره كردن سازمان، يكى از نقش هاى اساسى مدير است.

ص: 24

به هنگام اجراى بودجه پيش بينى شده بايد تلاشهايى در جهت كاهش هزينه ها و افزايش درآمدها با حفظ كيفيت خدمات و كالاها صورت گيرد. اين مسأله از امور مهم بودجه بندى به شمار مى آيد.

5- انگيزش

يكى ديگر از وظايف اساسى مديران، ايجاد انگيزه در كسانى است كه به نوعى تحت مديريت وى قرار دارند. روان شناسان معتقدند كه براى انجام هر عملى انگيزه اى وجود دارد و اين انگيزه بر مبناى احتياج است و از طرف ديگر احتياجات انسانى را به پنج بخش كلى به شرح زير تقسيم بندى كرده اند:

نياز

به

خوديابى

احترام و مسؤوليت

نيازهاى عاطفى (اجتماعى بودن)

نيازهاى امنيتى

احتياجات مادى

ص: 25

به نظر شما در كاروان هاى حج كه شامل زائران و كاركنان مى باشد نيازهاى افراد در چه درجه و طبقه اى از اين تقسيم بندى جاى مى گيرد؟ وظيفه مديران و كاركنان و نيز حجاج محترم در قبال هم و در جهت ارضاى اين احتياجات چه خواهد بود؟

6- هماهنگى

يكى ديگر از وظايف مدير ايجاد موازنه و تطبيق بين وظايف متعددى است كه افراد و واحدهاى مختلف سازمان به منظور تأمين هدف مشترك انجام مى دهند؛ مانند راننده اى كه اتومبيلى را مى راند و بين سرعت، دنده و جاده هماهنگى ايجاد مى كند و يا رهبر گروه سرودى كه بين گروه خود هماهنگى به وجود مى آورد.

7- هر مديرى در سازمان خود روش مخصوص براى هدايت و اجراى عمليات و مديريت بر كاركنان اعمال مى كند

كه تفصيل آن در صفحات بعدى خواهد آمد.

8- كنترل يا نظارت

مطابقت نتايج عمليات با هدفهاى از پيش تعيين شده، كنترل يا نظارت است. از نتايج مهم كنترل اصلاح مسير و يا حصول اطمينان از صحت مسير كار خواهد بود. براى كنترل امور معمولًا از فرم هايى استفاده مى شود كه دريك ستون آمارهاى استاندارد شده و در ستون

ص: 26

ديگر نتايج عمليات نوشته مى شود و سپس در ستون سوم مقدار مغايرت ها ذكر و در ستون آخر نتايج، بررسى مى گردند.

روش هاى مديريت

اشاره

هر مدير در سازمان خود روش مديريتى مخصوصى براى اعمال مديريت انتخاب مى كند. يكى از بهترين ضابطه ها براى تعيين روش مديريت در سازمان عبارت از تعيين درجه اى از آزادى و نظارت است كه مدير نسبت به زيردستان اعمال مى كند. با توجه به اين ضابطه روشهاى مديريت را مى توان به چهار دسته تقسيم نمود:

الف- مديريت مستبد؛

ب- مديريت رها شده؛

ج- مديريت دموكراتيك؛

د- مديريت اسلامى.

الف- مديريت مستبد

روشى است كه در آن، مدير:

1- زير دستان را در موقع اجراى دستورها كاملًا زير نظر گرفته و بر آنها نظارت شديد روا مى دارد.

2- در جزئيات نحوه انجام كارهاى زير دستان دخالت مى كند.

3- به ندرت به زيردست اجازه ابراز و اخذ تصميم را مى دهد.

ص: 27

4- اصطكاك و اختلاف نظر را گناه مى شمارد.

5- از زير دست خود اطاعت محض مى خواهد.

6- خود را نسبت به زير دستان والاتر مى پندارد و معتقد است كه از هر نظر بر ديگران ارجح است.

7- انتظار دارد كه زير دست اين ارجحيت را قبول كند.

8- كارها را به صورت مركزيت اداره مى كند و كوچكترين عمل را تحت نظر داشته و از كار گروهى نيز دورى مى كند.

9- خط مشى سازمان را به تنهايى تعيين و مشخص مى كند و طرحهاى لازم را بدون مشورت با ديگران تهيه نموده و دستور صادر مى كند.

10- معتقد است كه اگر خطايى از زير دست سر بزند بايد حتماً مجازات شود.

ب- مديريت بى بندوبار

نقطه مقابل مديريت مستبد، مدير بى بند و بار و رها شده است، با خصوصيات زير:

1- مدير به ندرت خط مشى و دستورالعمل خاصى براى رسيدن به اهداف تهيه مى كند.

2- علاقه اى به هدايت و راهنمائى زير دست ندارد.

3- آزادى كامل به زير دست مى دهد تا هر نوع تصميمى كه مايل است اتخاذ كند.

ص: 28

4- تلاش براى تغيير رفتار، عقيده و نظر زير دست به نفع سازمان به عمل نمى آورد.

5- و در يك كلام عقيده دارد «بگذار هرچه مى خواهد اتفاق بيفتد.»

ج- مديريت دموكراتيك

روشى است كه در آن مدير:

1- سعى مى كند قبل از اتخاذ تصميم در مورد عملى، با افراد زير مجموعه خود و ديگران مشورت كند.

2- نظارت بر زيردستان را در موقع اجراى دستورها به حداقل مى رساند.

3- در صورتى كه زيردست مهارت و تخصص كافى براى انجام عملى داشته باشد، جزئيات نحوه كار را به او القا نمى كند.

4- اختلاف نظر و اصطكاك را نافع مى شمارد و به پيشنهادهايى كه براى بهبود سازمان ارائه مى شود توجه مى كند.

5- تا حد امكان به زيردست اجازه اخذ تصميم مى دهد.

6- در حالى كه به اختلاف مقام و درجه بين خود و زير دست آگاه است؛ اما به اين مورد توجه نمى كند.

7- به تفويض اختيار وعدم تمركز در كار معتقد و پايبند است.

8- در صورتى كه زير دست مرتكب خطايى شد او را راهنمايى مى كند.

9- سعى مى كند كه كارها به صورت گروهى انجام شود.

ص: 29

10- به طور خلاصه در اين مديريت فقط اعمال مديريت وروابط كارى حاكم است و به شرع توجهى نمى شود.

د- مديريت اسلامى

روشى است كه در آن، مدير:

1- مديريت خود را تا آن جا نافذ مى داند كه با احكام الهى تضادى نداشته باشد. (1) 9 2- معتقد است كه در صورت قطع رابطه با مقام امامت و رهبرى، مشروعيت خود را از دست مى دهد. (2) 10 3- مديريت را ابزارى براى خدمت به خلق خدا مى داند، نه حاكميت بر آنها (مدير خادم است نه حاكم).

4- به تقدس وسيله اعتقاد دارد؛ يعنى براى رسيدن به هدف نمى تواند از هر وسيله نامشروع استفاده كند در مديريتهاى بر شمرده قبلى براى رسيدن به هدف خود از هر وسيله اى حتى نامشروع استفاده مى كند. (3) 11 5- مديريت را آميخته اى از هدايت و حكومت مى شمارد و


1- - امام على- ع- در نامه اى به مردم مصر در معرفى مالك اشتر نوشت: «اى مردم مصر! سخن نماينده على را بشنويد و فرمانش را اطاعت كنيد، در چيزى كه مطابق با حق باشد.»
2- - امام رضا- ع-: «به وسيله امام نماز و زكات و روزه و حج و جهاد تمام، و خراج و صدقات افزون، و حدود و احكام اجرا، و مرزها و مناطق حفظ مى شوند (تحف العقول، ص 438).
3- - امام على- ع-: به شكستى كه بر وفق عدالت است تن در ده و از پيروزى اى كه با ستمگرى به دست آيد، اجتناب كن (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، ص 358).

ص: 30

جنبه هاى هدايتى و ارشادى آن را بيشتر از جنبه هاى حكومتى مى داند.

6- به اهميت نقش خود در مجموعه، به عنوان يك نقش محورى و اساسى وقوف و آگاهى دارد، ولى از آن به عنوان ضربه اى عليه همكاران خود استفاده نمى كند. (1) 12 7- به كار گروهى معتقد است و سعى مى كند در جهت رسيدن به اهداف والاى اسلامى هدايتگر حركتهاى گروهى باشد و بيشتر طرحها و انديشه هاى مديريتى خود را از طريق آنها انجام دهد.

8- پس از مشورت و مطالعه راههاى پيشنهادى و فراهم نمودن زمينه انجام كار و سنجيدن جوانب آن با شجاعت و البته قاطعيت او توأم با خوشرويى و اخلاق اسلامى است. (2) 13 قاطعيت تصميم خود را عملى مى سازد. (3) 14 9- پاسدارى از ارزشهاى انسانى انسانها را از جمله وظايف مهم خود مى داند. (4) 15 10- سعى مى كند با نيروهاى تحت فرمان خود با حسن خلق


1- - امام على- ع-: نقش مدير و زمامدار كشور به مانند رشته اى است كه از وسط مهره ها گذشته و آنان را در يك محور گرد آورده و به يكديگر پيوند زده است. هرگاه اين رشته پاره شود، مهره ها عامل ارتباط را از دست داده و پراكنده خواهند شد و با گسستن آن رشته ديگر زمينه اى براى مديريت وجود ندارد (نهج البلاغه، خطبه 146).
2- - نامه امام على- ع- به مالك اشتر: «اگر مى خواهى مديريت قدرتمند داشته باشى شدت و قاطعيت رابا انعطاف پذيرى و نرمش درآميز.
3- - و شاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوكل على اللَّه (آل عمران، 159).
4- - امام على- ع-: «اگر مسلمانى واقعه شكسته شدن حيثيت انسانها را بشنود و از اندوه سنگين آن بميرد نه تنها نبايد مورد ملامت قرار گيرد، بلكه از نظر من سزاوار مردن است (نهج البلاغه، خطبه 27).

ص: 31

رفتار كند. (1) 16 11- در چهارچوب قوانين اسلامى از نيروهاى تحت امر خود انتظار اطاعت دارد.

12- در مورد خطاى زير دست ضمن در نظر داشتن اصل تأليف قلوب، با روش تبشير و انذار عمل مى كند.

13- خود را آيينه تمام نماى خواسته هاى مشروع اكثريت كاركنان در جهت توليد بيشتر و رفاه آنان مى داند.

14- با اعتقاد به اصل زنده و مترقى امر به معروف و نهى از منكر، بر كليه واحدهاى سازمان به طور مستمر نظارت غير مستقيم دارد و در مواردى نيز از روش نظارت مستقيم استفاده مى كند.

جدول مقايسه اى روشهاى مديريت

در اين جدول برخى موارد روشهاى مديريت مورد مقايسه قرار گرفته است:

رديف- موارد- مديريت- مستبد- مديريت بى بندوبارمديريت دموكراتيك مديريت اسلامى

1 مشروعيت مدير جايگاهى ندارد جايگاهى ندارد جايگاهى ندارد لازم است

2 هدف حكومت گذران امور حكومت و خدمت خدمت به خلق در راه رضاى

خالق

3 تقدس وسيله جايگاهى ندارد جايگاهى ندارد جايگاهى ندارد تقدس دارد

4 تعين خط مشى انفرادى بندرت تهيه مى كند گروهى گروهى

سازمان


1- - شهيد بهشتى- ره-: دافعه در حد ضرورت و جاذبه در حد اعلاى ممكن از ويژگيهاى بارز خط امام است.

ص: 32

رديف مواردمديريت مستبدمديريت بى بندوبارمديريت دموكراتيك مديريت اسلامى

5 اداره امور بصورت مركزيت بصورت آزاد معتقد به عدم تمركز تلفيقى از تمركز و عدم تمركز

(آميخته اى از هدايت و حكومت)

6 براى كار گروهى نظر مساعدندارد نظر هدفدار ندارد نظر مساعد دارد ضمن اعتقاد به كار گروهى

سعى مى كند هدايتگر

حركتهاى گروهى باشد

7 مشورت ندارد بندرت دارد دارد

8 قاطعيت مستبد است قاطعيت ندارد قاطعيت محدود دارد پس از مشورت و فراهم نمودن

زمينه اجراى عمل با تمام توان

و با قاطعيت تصميم خود را

اجرا مى كند.

9 پاسدارى از ندارد ندارد محدود به طور كامل دارد

ارزشهاى انسانى

10 صفت خود برتر دارد بى تفاوت است ندارد ندارد و آن را مذموم مى داند

بينى

11 ابراز و اخذ بندرت هرگونه خواست تصميم تا حد امكان ضمن انتخاب همكارانى

تصميم زيردست بگيرد متعهد و متخصص بيشتر

طرحها و انديشه هاى مديريت

را با استفاده از نظر

مشورتى آنها انجام مى دهد

12 انتظاراززيردست اطاعت محض آزاد از هر قيد اطاعت محدود در چهارچوب قوانين اسلامى

انتظار اطاعت دارد

13 درجزئيات كارهاى دخالت مى كند آزادى كامل مى دهد دخالت نمى كند دخالت نمى كند

زيردستان

14 رفتار او در مورد

خطاى زير دست مجازات اغماض راهنمايى ضمن در نظر داشتن اصل

تأليف قلوب با روش تبشير

و انذار عمل مى كند.

15 اصطكاك و گناه مى شمارد نظرى ندارد نافع مى داند در امور كارشناسى مطلوب اما

اختلاف نظر را در امور اجرايى آن را يك

گناه بزرگ مى داند

16 نظارت شديد بى علاقه حداقل نظارت غير مستقيم مستمر و

نظارت مستقيم غير مستمر دارد

اكنون وقت آن است كه اندكى با خود بينديشيد و حديث نفس كنيد. از خود سؤال كنيد آيا در مسؤوليتها و محدوديتهاى گذشته و حال خود كداميك از شيوه هاى مديريتى فوق را اعمال كرده ايد؟ آيا تمام موارد

ص: 33

يك روش را اعمال نموده ايد يا تلفيقى از آنها مورد عمل قرار گرفته است؟ در مسؤوليت سرپرستى كاروان چگونه بوده ايد؟ جنبه هاى مثبت و منفى مديريت شما كدام است؟ براى اصلاح جنبه هاى منفى چه تدبيرى بايد انديشيد؟ در زمينه مديريت اسلامى تا چه حد عامل بوده ايد؟

نمودار انواع رفتار مديريت

در اين نمودار انواع رفتار مديريت با توجه به درجه آزادى زيردستان نشان داده شده است.

ميزان آزادى زيردستان

ميزان اختيار (اقتدار) مدير

مدير مدير مدير مدير

بدون تعيين چهارچوب مشكل را مطرح، با نظريات خود را پيشنهاد بدون مشورت و همفكرى

زير دست اجازه مى دهد پيشنهادها را دريافت و دعوت به اظهار نظر شخصاً اتخاذ تصميم

هر طور بخواهد عمل كند و تصميم اتخاذ مى كند. مى كند. نموده و اعلام مى دارد.

مدير مدير مدير

حدود را تعريف و ازتصميم موقتى كه قابل تصميمات را مى قبولاند.

گروه مى خواهد تغيير است پيشنهاد

تصميم گيرى كند. مى كند.

ص: 34

آيا شما فكر مى كنيد كداميك از روشهاى فوق را در مديريت خانواده، كاروان و يا محل كار خود اعمال مى كنيد.

نشانه هاى مديران موفق

1- نظم و ترتيب كارهايشان بسيار زياد است.

2- از درك و شعور وافرى برخوردارند.

3- خوش قول و مورد اعتماد افرادند.

4- بلند پروازند، ولى در كارهايشان تدبير و تلاش زيادى به كار مى برند.

5- از مبانى كارها و تجربيات، اطلاعات وسيعى دارند.

6- وظايف سخت را بر عهده مى گيرند.

7- كارى را بدون تعيين تكليف رها نمى كنند.

8- از پذيرفتن مخاطرات عاقلانه پرهيز نمى كنند.

9- قدرت تخيل بالايى در سازندگى از خود نشان مى دهند.

10- احساساتشان تحت كنترل خود ايشان است.

11- علاقه مندى زيادى به كار خود دارند.

12- در بهره گيرى از مواهب زندگى، حد اعتدال را پيشه مى كنند.

13- به سلامتى خود اهميت مى دهند.

14- آداب دانى و نكته سنجى از ويژگيهاى اخلاقى ايشان است.

15- اصول اخلاقى و انسانى را بسيار محترم مى شمارند.

16- به نكات مؤثر در خود سازى عنايت خاصى دارند.

17- در انتخاب همكاران خود دقت مى كنند.

18- مهربان و خوش برخوردند.

ص: 35

فصل دوم: مديريت بحران

اشاره

امروزه در ميان اساتيد رشته هاى مديريت، نوعى از مديريت مطرح است كه بنا به شرايط فعلى در بسيارى از كشورهاى جهان و به تبع آن در سازمانها و وزارتخانه هايى كه بحران آن را فرا گرفته، اجرا مى شود كه اين نوع مديريت را «مديريت بحران» مى نامند.

تعريف بحران

بحران را مى توان شرايط غير عادى و نا متعادل دانست كه در آن مشكلاتى ناگهانى و پيش بينى نشده پديد مى آيد؛ مثلًا در پزشكى وضعيت بحرانى به وضعيتى اطلاق مى شود كه ساختار بدن دچار بى نظمى شده و به خطر افتاده است. برخى عقيده دارند كه در زمينه مسائل اجرايى هم زمانى كه امور از نظم عادى خارج و دچار آشفتگى

ص: 36

مى شود وضعيت بحرانى حاكم مى شود. در چنين شرايطى قوانين و ضوابط هنجارهاى مرسوم، كارساز نيستند. (همان گونه كه براى اداره امور يك تشكيلات در مواقع عادى نياز به يكى از انواع مديريتها مشهود است در مواقعى كه يك كشور و يا يك وزارتخانه و ... در شرايطى بحرانى قرار مى گيرند و مجبور به انجام وظايف براى نيل به هدف مربوطه مى باشند نياز به مديريتى متفاوت با انواع ديگر دارند كه همان مديريت بحران است).

خصوصيات وضعيت بحرانى

وضعيت بحرانى داراى خصوصيات زير مى باشد:

1- بحران، تهديدواقعى نسبت به هدفها ومقاصد فرد ياگروه است.

2- بحران آثار و نتايج مهمى به بار مى آورد.

3- بحران وضعيتى است كه در آن كنترل امور از دست مى رود.

4- بحران باعث نگرانى و پريشانى و دستپاچگى تصميم گيران مى شود.

5- در حالت بحرانى، غالباً اطلاعات براى تصميم گيرى، كافى نيست و يا فرصت جمع آورى آن وجود ندارد.

6- در وضعيت بحرانى، زمان عليه تصميم گيرنده عمل مى كند.

7- در حالت بحرانى، روابط ميان افراد دگرگون مى شود و گاهى برخورد ايجاد مى شود.

8- در حالت بحرانى، ضرورت تصميم گيرى و اجراى سريع، به

ص: 37

شدت مطرح مى باشد.

مراحل تصميم گيرى در بحران

تصميم گيرى در واقع، انتخاب صحيح از ميان گزينه هاى موجود و يا ابداع و كشف راههاى جديد براى پيشبرد يك موضوع است.

در هر بحران تصميم گيرى داراى مراحل زير مى باشد:

1- تعريف مسأله و وضعيت حادث شده كه در آن بايد دو مورد زير را مد نظر گرفت:

الف- غافلگيرى (آيا چنين حادثه اى پيش بينى شده بود يا غير منتظره بوده است؟)

ب- تهديد (آيا وضع پيش آمده منافع يا اهداف فرد يا گروه را تا چه حد مورد تهديد قرار داده است؟)

2- تشخيص موقعيت و امكانات موجود، همراه با ارزيابى زمان لازم براى عكس العمل (فرصت).

3- تعيين و تحليل راه حل هاى موجود براى رفع بحران (همراه با مشورت).

4- انتخاب راه حلى كه از همه مفيدتر است.

5- اجرا.

همواره تصميم گيرى براى رسيدن به هدف مورد نظر تحتِ شرايطى خواهد بود كه ذيلًا به آن اشاره شده است:

ص: 38

1- تصميم گيرى در حالت اطمينان از نتيجه؛

2- تصميم گيرى همراه با به خطر انداختن (ريسك كردن)؛

3- تصميم گيرى در حالت عدم اطمينان از نتيجه.

در مديريت بحران معمولًا تصميم گيرى تحت شرايط دوم و سوم؛ يعنى همراه با ريسك و عدم اطمينان از نتيجه است؛ زيرا تصميم گيرنده به علت غافلگير شدن و نداشتن فرصت كافى براى تصميم گيرى و يا شتابزدگى، نمى تواند اطلاعات كافى در مورد چگونگى راههاى ديگر براى به دست آوردن نتيجه را حاصل نمايد. لذا امكان اين كه نتيجه معكوس شود وجود دارد. نقش مدير را در بحران به ناخدايى تشبيه كرده اند كه با مشاهده ابرهاى سياه در افق كه نشانه طوفان است بلافاصله شروع به فراهم آوردن امكانات لازم مى كند كه يا كشتى را از كنار طوفان عبور دهد، يا با توقف در كنار ساحل به انتظار تمام شدن طوفان باشد.

آنچه در تصميم گيرى در بحران به مديران محترم كاروانها توصيه مى شود و اين توصيه از طرف كارشناسان مديريت نيز عنوان شده، جلب مشاركت همكارى افراد كاروان در تصميم گيرى است، زيرا باعث مى شود كه فشار وارده تقسيم گردد و موجبات اخذ يك راه حل صحيح فراهم گردد.

اصول كلى و لازم الرعايه در موارد بحرانى

اشاره

اگرچه براى موارد بحرانى، اصول وقوانين خاصى در دست نيست

ص: 39

كه به مديران راه حل مشكلات را بياموزد، اما در پرتو تجربيات شخصى در موارد مشابه و نبوغ و ابتكارى كه در اين مواقع افراد مدير براى مقابله با حوادث از خود نشان داده اند، ما را به سوى يك سلسله اصول كلى در اين زمينه رهنمون مى سازد كه به كار بستن آنها در اين موارد ضرورت دارد و مى تواند به حل مشكل كمك كند يا لااقل راه را هموار سازد و يا از تشديد مشكل بكاهد. از جمله اين اصول:

1- حفظ خونسردى و تسلط بر نفس

قبل از هر چيز، مدير در اين شرايط بايد خونسردى و تسلط بر نفس را از دست ندهد و گرفتار وحشت و دستپاچگى نشود كه اگر چنين شود، تمام راههاى چاره به روى او بسته مى شود.

2- توكل بر خدا و توسل به پيامبر- ص- وائمه معصومين- ع-

ضمن حفظ خونسردى وتسلط برنفس به درون جان خود بازگردد و با خداى خود راز و نياز كند، از لطف و رحمت او كمك گيرد، خود را به او بسپارد و از ساحت مقدسش بخواهد كه او را از لغزشها باز دارد و لحظه اى او را به خود وانگذارد. در واقع چه بسيار مديرانى كه در شرايط حساس با ايمان و توكل به خداوند و توسل به پيامبر- ص- و ائمه معصومين- عليهم السلام- مشكلات بزرگى را از پيش پاى خود برداشته اند، خصوصاً بنا به اقرار بسيارى از مديران در اين مواقع توسل به امام زمان- عج- بسيار كارساز خواهد بود، زيرا در ايام حج نه تنها

ص: 40

تمام اعمال و كردار ما مثل ساير اوقات، زير نظر و مراقبت آن بزرگوار خواهد بود، بلكه بنا به روايات اسلامى امام خود در اين اماكن و مواقف متبركه حضور دارند و چه زيانكار است آن مأمومى كه به امام خود توجه نداشته باشد و از او كمك نگيرد.

3- اصلاح و جبران اشتباه فردى يا جمعى

اگر احساس كرد كه از ناحيه او يا يكى از اعضاى كاروان اشتباهى رخ داده است، نبايد گرفتار تعصب و خودخواهى و لجاجت شود و بر اشتباه خود اصرار ورزد و آن را ادامه دهد، بلكه به محض آگاهى به اشتباه خود، فوراً اصلاح و جبران را مدّ نظر قرار دهد.

4- قاطعيت و شجاعت در تصميم گيرى

در اين مواقع مدير بايد قاطعيت و شجاعت را از دست ندهد و گرفتار ترديد و تزلزل نشود و الا رشته كار بكلى از دست مى رود و به جاى اين كه بر حادثه مسلط شود، حادثه بر او مسلط مى گردد.

5- هوشيارى كامل

گاهى در اين گونه موارد ايستادن در مقابل موج حادثه، انسان را درهم مى شكند، لذا اندكى بايد همراه موج راه سپرد و سپس بر موج سوار شده و آن را مهار نمود و اين كار بسيار ظريف و دقيق است كه بايد

ص: 41

با هوشيارى كامل عمل گردد.

6- لزوم سرعت در تصميم گيرى

در اين موارد گاهى، دقيقه ها، و لحظه ها سرنوشت ساز است و در يك لحظه ممكن است همه چيز دگرگون شود. مدير كاروان بايد بدون فوت وقت و با نهايت چابكى و در عين خونسردى به علاج واقعه همت گمارد و حتى لحظه ها را نيز از دست ندهد. حضرت على- ع- در نامه اى به دو تن از امراى لشكرش، از جمله دلائلى كه براى برگزيدن مالك به عنوان فرمانده لشكر بر مى شمارد، مى فرمايد:

«او كسى است كه از وى بيم سستى و ترس سقوط نمى رود و كارهاى نظامى اش آن چنان منظم است كه به هنگام سرعت هرگز درنگ نمى كند و به موقع درنگ و تأمل هرگز شتاب نمى ورزد.»

نمونه هايى از بحران هاى پيش آمده در كاروانها و چگونگى برخورد با آنها

واقعه شماره يك

در مراسم حج سال 72 يكى از كاروانها دچار بحران زير گرديد:

هنگامى كه معاون كاروان در مسير مشعر به منا و نهايتاً جمرات از اتوبوس بانوان پياده مى شود تا سؤالى از عابران كند، راننده اتوبوس به

ص: 42

دستور پليس به حركت ادامه داده و دور مى شود بدون اين كه هيچ مرد يا خدمه اى همراه آنان باشد و مفقود شدن آنها تا ظهر روز دهم ادامه پيدا مى كند و اين، التهاب سختى را در ميان اعضاى كاروان پديد مى آورد.

اين بحران- كه مى توانست بسيار سنگين تمام شده و عواقب سختى را به بار آورد- با تمهيداتى كه مدير كاروان قبلًا فراهم نموده بود بسيار ساده گرديده و نهايتاً حجاج در موقعيت خيلى خوبى پيدا شدند.

عملكرد مدير چنين بود:

در هنگام جلسات آموزشى زائران در ايران و عربستان مدير كاروان به زائران سفارش كرده بود كه:

1- به هنگام گم شدن- چه يك نفر باشيد و چه چند نفر- اولين كارى كه بايد به آن توجه كنيد خونسرد بودن و حوصله داشتن است.

2- پس از گم شدن سعى كنيد دسته اى از زائران ايرانى را كه در مسير شما حركت مى كنند پيدا كنيد و بدون اين كه به آنها بگوئيد كه گم شده ايد دنبال ايشان حركت كنيد.

3- پس از رسيدن به چادرهاى مربوط به آنان بايد بگوييد كه گم شده ايد كه در اين صورت آنها موظف به پذيرايى و اسكان شما و خبر دادن به امداد گم شدگان مى باشند.

واقعه شماره دو

در حج سال 1353 كه آتش سوزى وسيعى در صحراى منا اتفاق

ص: 43

افتاده و بيش از هشتصد نفر از حاجيان در آتش سوختند و نيز اثاثيه بيشتر كاروانها كه در منا موجود بود، سوخت. اين يك بحران تمام عيار بود و در حالى كه با تدبير و سرعت عمل يكى از مديران كاروان، نه تنها هيچكدام از زائران آن كاروان آسيب نديدند، بلكه اثاثيه ايشان نيز على رغم اين كه در وسط آتش قرار داشت، سالم ماند.

مدير كاروان بدين طريق عمل كرد:

1- همه زائران را از ميان چادرها عبور داد نه از بيرون، زيرا طنابها و ميخها باعث كندى حركت و زمين خوردن زائران مى شد.

2- عمود خيمه ها را از زير آنها خارج و در چادرها خوابانيده بود و هر چه موجودى آب داشت روى آنها ريخت، و بدين وسيله همه چادرها و اثاثيه زير آنها سالم ماند.

ص: 44

فصل سوم: اخلاق مديريت

اشاره

در اين قسمت با عنايت به آيات و روايات اسلامى به بيان نكاتى چند درباره صفات لازم براى مديران و توصيه هايى در اين مورد خواهيم پرداخت.

صفات لازم براى مديران

1- سعه صدر

«سعه صدر» از صفات و ابزار لازم براى مدير است. چنان كه در حديث معروفى بدان اشاره شده است:

«آلة الرّئاسة سعة الصدر»؛

ابزار رياست شرح صدر و تحمل سختيها و فشارهاست.» (1) 17


1- - نهج البلاغه، كلمات قصار،

ص: 45

نمودِ اين صفت، در مواقع بحرانى بيشتر مى شود. آن گاه كه مشكلات همچون سيلى خروشنده بر انسان هجوم مى آورد، مدير را سينه اى گشاده لازم است تا بتواند با تحملِ آن و با فكرى گسترده و بينشى تيز و حوصله اى زياد و افق ديدى وسيع در صدد حل آن مشكل برآيد. مجموعه اين خصلتها در عبارت «سعه صدر» خلاصه مى شود. در قرآن به جاى «سعه صدر» «شرح صدر» به كار رفته است كه از نظر معنا فرقى ندارد.

اهميت اين صفت ويژه را- مانند هر صفت ديگر- از نقطه مقابل آن مى توان شناخت. نقطه مقابل «سعه صدر» همان تنگ نظرى، دستپاچگى، سختگيرى و كينه توزى است كه اثرات فوق العاده منفى آنها در امر مديريت و فرماندهى براى احدى پوشيده نيست.

«شرح صدر» موهبتى است كه به هنگام بعثت پيامبران از جانب خداوند به آنان عطا مى گردد، زيرا بدون «شرح صدر» نمى توان بر مسند مديريت امت نشستن و تحمل مشكلات توانفرساى هدايت را بدون اين موهبت الهى نتوان كردن. چنان كه وقتى حضرت موسى- ع- مديريت فكرى و هدايتى امتى را در مسند نبوت پذيرفت، براى موفقيت خود از خداوند درخواست شرح صدر مى كند:

«رب اشرح لى صدرى و يسّر لى امرى»؛

«پروردگارا! سينه ام را گشاده و كارم را آسان گردان.» (1) 18

يكى از مديريتهايى كه به جهت حساسيت و فشردگى انجام امور،


1- - طه: 25 و 26.

ص: 46

بيش از ساير مديريتها داشتن صفت «شرح صدر» را طلب مى كند، مديريت كاروان است. به عنوان نمونه ممكن است مواردى براى مدير كاروان پيش آيد كه بين زائران يا بين زائر و روحانى و يا بين زائر و بازرس و يا ديگر عوامل اجرايى اختلاف سليقه اى رخ دهد در اين موارد مدير بايد با «سعه صدر» و با برخوردى متين و از روى فكر و برنامه در مقام حل مشكل برآيد و اين امر محقق نمى شود، مگر آن كه قبلًا عوامل ازدياد شرح صدر را باز شناسد و در مقام عمل به توصيه هاى لازم در اين رابطه برآيد. در روايات سه عامل زير را براى ازدياد شرح صدر بر شمرده اند:

1- ذكر؛

على- ع- فرمود:

«الذكر يشرح الصدر»

«ذكر سينه را فراخ مى سازد.»

2- قرآن؛ «افضل الذكر القرآن به تشرح الصدور»؛

«بالاترين ذكرها قرآن است كه با خواندن آن سينه ها گشاده گردد.»

3- دعا؛

مدير نبايد بر تواناييهاى خود تكيه كند، بلكه از حضرت حق استمداد جويد. چنان كه پيامبر- ص- عبارت قرآنى

«رب اشرح لى صدرى و يسّر لى امرى»

را جزو افضل دعاهاى خود و انبياى سلف بر مى شمارند. (1) 19


1- - توصيه هاى سه گانه فوق را حجة الاسلام و المسلمين رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى در سمينار مديران حج سال 72 ارائه فرمودند. براى آشنايى بيشتر مى توانيد به سلسله مقالات ايشان تحت عنوان مديريت اسلامى مجله دانش مديريت دانشكده علوم ادارى و مديريت بازرگانى دانشگاه تهران شماره هاى دوم به بعد مراجعه كنيد. (شماره 2، پائيز 1367).

ص: 47

2- تواضع

مدير اسلامى شخصيت خود ساخته خويش را در پناه يك سلسله خصلتهاى انسانى، پرورش داده است و لذا هرگز در درون خود احساس ضعف شخصيت نمى كند. او براى مقام و پست اصالت قائل نيست. آنچه در نظر او اصالت دارد، رضايت خالق و خدمت به خلق است. بنابر اين، به هر مقدار كه مقام و منزلت اجتماعى او بالاتر رود، شكسته نفسى و فروتنى اش بيشتر مى گردد و زمينه براى هر نوع فداكارى و ايثار آماده مى شود.

امام سجاد- ع- در دعاى معروف مكارم الاخلاق چنين مى فرمايد:

«خدايا درجه و مقام اجتماعى مرا بالا مبر، مگر اين كه به همان مقدار مرا در پيش نفس خود پايين آورى و عزتى را در ظاهر برايم به وجود نياور، مگراين كه به همان اندازه در پيش نفسم خوار سازى.»

تواضع مدير كاروان: در پرتو رفتارى متواضعانه و توأم با محبت با زائران و عوامل اجرايى كاروان بر بسيارى از مشكلات مى توان فائق آمد.

مدير براى پيشرفت كارها به محيطى نياز دارد كه صفا و هماهنگى، يكپارچگى و يكدلى بر آن حكومت كند و موجبى براى محبت بين مدير و ساير همكاران باشد و اين تواضع موجبات محبت را بين مدير و ساير همكاران به وجود مى آورد.

حضرت على- ع- در اين باب فرمود:

«ثَمَرةُ التَّواضُعِ المحَبَّةُ»؛ (1) 20

«نتيجه فروتنى محبت است.»


1- - غرر الحكم.

ص: 48

تواضع و فروتنى به خصوص براى خداوند و بالاخص در جوار خانه اش جزو سيره پيامبران و ائمه معصومين- سلام اللَّه عليهم اجمعين- بوده است، يعنى در آن مكانهاى مقدس همه بايد تمرين رفتار خاضعانه داشته باشند كه در مرحله اول اين رفتار بايد براى خالق يكتا و بى همتا تجلى يابد و سپس خلق خدا را شامل گردد.

خداوند اين اصل اخلاقى و انسانى را در مديريت پيامبر اكرم- ص- توصيه مى فرمايد:

«وَاخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبعَكَ مِنْ الْمُؤْمِنينَ»؛ (1) 21

«پيامبر! در مسند رهبرى و مديريت بالت را براى هر كس از مؤمنين كه پيرو تو هست فرود آور.»

تواضع زگردن فرازان نكوست گدا گر تواضع كند خوى اوست

عمر بن شيبه گويد: در مكه بين صفا و مروه بودم، مردى را ديدم كه بر استرى سوار و گرد او غلامانند و مردم را مى رانند، قدرى بعد به بغداد آمدم مردى را با موهاى دراز و پاى برهنه ديدم، به دقت در وى نظر كردم.

گفت: چرا بر من مى نگرى؟

گفتم: تو را به مردى كه در مكه ديدم شبيه مى بينم و صفات او را بيان كردم.


1- - شعراء: 214.

ص: 49

گفت: من همان مرد هستم.

گفتم: خداوند به تو چرا چنين كرد؟

گفت: من در جايى كه مردم فروتنى مى كردند بلندى گزيدم خدا در جايى كه مردم را بلند مى نمود مرا به پستى دچار كرد. (1) 22

افتادگى آموز اگر طالب فيضى هرگز نخورد آب زمينى كه بلند است

پيامبر- ص- فرمود: هر كس براى خدا فروتنى كند، خداوند او را بالا آورد و آن كس كه تكبر نمايد به زيرش اندازد. (2) 23 با عنايت به توضيحات فوق، اهميت و لزوم رفتار متواضعانه مدير كاروان با زائران روشن مى شود و در همين راستاست كه امام على- ع- در نامه اى به يكى از مديران دستگاه حكومت خود به عنوان «دستورالعمل تشكيلاتى» چنين مى نويسد:

«براى رعيت، بال تواضع خود را فرودآور و چهره ات را بگشا و پهلويت را بر ايشان نرم كن.» (3) 24

3- بردبارى

مديريت بار سنگينى است كه بر دوش مدير گذاشته مى شود تا آن بار را از ميان راههاى پر پيچ و خم به منزل مقصود برساند. مدير بايد قدرت تحمل اين بار گران را داشته باشد تا مشكلات او را از پاى در نياورد. چه بسيارند مديرانى كه در اوضاع عادى و طبيعى مدير خوبى هستند. كارها را با درايت و دقت به پيش مى برند، نظارت خويش را بر


1- - اخلاق محتشمى، ص 110
2- - بحار الانوار، ج 75، ص 126
3- - نهج البلاغه، فيض الاسلام، نامه 46

ص: 50

واحدها اعمال مى كنند و نتيجه مطلوب را به دست مى آورند، ولى همين قدر كه حالت طبيعى كارها به هم خورد و تب هاى مختلف در پيكر سازمان نوسان بوجود آورد و واحدهاى گوناگون دچار هيجان گرديد، رنگ از چهره مى پرانند و دست و پاى خود را گم مى كنند.

از ديدگاه اسلام مدير خوب كسى است كه به هنگام پديد آمدن مشكلات در حوزه مسؤوليتش همان گونه استوار و آرام عمل كند كه در وضعيت عادى و طبيعى عمل مى كرد.

امام على- ع- در واگذارى مديريتها به مالك اشتر چنين توصيه مى كند:

«اى مالك، براى هر كارى از كارها مدير و رئيسى را تعيين كن كه اين دو ويژگى را داشته باشد:

1- بزرگى و عظمت كار او را ناتوان و مغلوب نسازد.

2- زيادى و تراكم كار پريشان و رنجورش ننمايد.» (1) 25

از جمله مواردى كه قدرت تحمل و بردبارى مدير را افزون مى نمايد، داشتن صفت «شرح صدر» است كه شرح آن گذشت.

از آن جايى كه «فشردگى و تراكم كارها» جزء لاينفك امور كاروان حج مى باشد، لذا مديران محترم در صورتى موفق به انجام وظايف خود خواهند شد كه خود را به زيور صفت حلم و بردبارى آراسته ساخته و در جهت افزايش قدرت تحمل و صبر عنايت ويژه بنمايند.


1- - همان، نامه 53.

ص: 51

4- گذشت

هر اندازه كه موقعيت انسان در جامعه بالاتر باشد، انتظار مردم نيز از او بيشتر است. يك مدير شايسته در مورد، برخى خطاها و اشتباهات طبيعى در روند كار با چشم پوشيهاى بجا ضمن آن كه كرامت نفس و سعه صدر خويش را براى همكاران خود اثبات مى كند، شأن و موقعيت مديريت خود را با چنين گذشتهاى بزرگوارانه، بالا مى برد.

امام على- ع- در منشور مديريت، به نماينده خود مالك اشتر چنين توصيه فرمايد:

اى مالك: با بخشش و بزرگوارى، لغزشها و نادرستيهاى قابل جبران را ببخش؛

همچنان كه دوست مى دارى خداوند از خطا و لغزش تو درگذرد، زيرا تو در مقام مديريت كه مقام بالاترى مى باشد قرار دارى.

بايد توجه داشت كه چشم پوشى از خلاف كاريها و گذشت از لغزشها حدود و ضوابطى دارد كه مدير بايد به شيوه برخورد با آنها كاملًا آشنايى داشته باشد، به عنوان مثال:

اول اين كه: خطاها بايد از روى ناآگاهى انجام گرفته باشد.

دوّم اين كه: چشم پوشى از خلاف عمدى به گونه اى نباشد كه اصول بنيادى تشكيلات و مديريت را به زير سؤال ببرد.

سوم اين كه: چشم پوشى و تغافل جنبه سازندگى داشته باشد.

ص: 52

چهارم اين كه: گذشتها مربوط به حقوق شخصى باشد، نه حقوق عمومى چنان كه در سيره پيامبر- ص- نوشته اند كه آن حضرت نسبت به حقوق الهى سختگير، ولى نسبت به حق شخصى خويش زودگذر و بخشنده بود.

5- امانتدارى

مسند مديريت از ديدگاه اسلامى امانتى است كه به مدير سپرده مى شود و او بايد از اين مقام كه به عنوان امانت در دست دارد، شديداً مراقبت نمايد و امانت را بر طبق معيارهايش امانت دار باشد.

امام على- ع- در نامه اى به فرماندار خود در آذربايجان به نام «اشعث بن قيس» چنين نوشت:

«پست و مقامى كه به دست تو افتاده شكارى در چنگال تو نيست، بلكه امانتى است كه بر گردنت سنگينى مى كند.»

از آنجا كه سمتها و مسؤوليتها در نظام اسلامى به عنوان امانت الهى در اختيار كارگزاران قرار دارد، خيانت در آن جزو گناهان بزرگ به شمار مى رود. اثر سوء اين خيانت در اموال و اعراض و حقوق مردم مسلمان آن چنان زياد است كه خداوند در قرآن كريم آن را در كنار خيانت به خداوند سبحان و خيانت به رسول اكرم- ص- قرار داده است:

«يَا ايُّها الَّذيِنَ امَنُوا لاتَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا اماناتِكُمْ وَانْتُمْ تَعْلَمُونَ.» (1) 26


1- - انفال: 27.

ص: 53

از جمله مصاديق امانت، امين بودنِ مدير و كارگزار در حفظ اموالى است كه به او سپرده مى شود و از جمله مدير كاروان در منصب خود بايد نهايت دقت را در حفظ اموال و اثاثيه كاروان و در نحوه دخل و خرج هزينه ها بنمايد و اين توصيه امام على- ع- را مد نظر قرار دهد كه به متصديان امور مالى خود چنين فرمود:

«شما متصديان امور مالى كه در نقاط مختلف كشور براى جمع آورى بيت المال اعزام مى شويد، نماينده امين ملتيد. لازم است كه اين افتخار را مانند نفيس ترين سرمايه زندگى خود حفظ كنيد. مبادا نتايج آن در جامعه طورى منعكس شود كه دامن مناعت شما را ننگين سازد نبايد فراموش كنيد كه خداوند متعال از آسمان، اميرالمؤمنين از زمين به دقت اعمال شما را ناظرند و فرشتگان مراقب، رفتار و گفتار شما را بدون سهو و فراموشى ثبت و ضبط مى كنند.» (1) 27

و در نامه اى به «اشعث بن قيس» كه فرماندار آذربايجان بود، فرمود:

«در نزد تو مالى از مال خداى عزوجل هست و تو از خزانه دارهاى آن هستى تا به من تسليمش نمايى.» (2) 28

6- اعتماد به نفس

يكى ديگر از عوامل موفقيت در مديريت، اعتماد به نفس است.


1- - جواد فاضل، سخنان على- ع-، ص 85
2- - نهج البلاغه، نامه شماره 5، ص 839

ص: 54

مديرى كه با تكيه بر قدرت ايمان و آگاهى به لياقت و كفايت خويش متكى باشد و در ميدان فعاليت تنها خود را مسئول كارهاى خويش بشناسد و با جديت و اميد به پيشرفت، اراده و عمل را تكيه گاه خود قرار دهد اعتماد به نفس دارد.

از جمله ويژگيها و ثمرات اعتماد به نفس عبارت است از:

الف- اعتماد به نفس، ركود و جمود فكرى را از بين برده و موجبات شكوفايى افكار را فراهم مى سازد.

ب- عقده هاى خطرناك «خود كم بينى» كه در نتيجه به تقليدهاى كوركورانه و رفتارهاى ميمون صفتانه مى انجامد را ريشه كن مى كند و روحيه استقلال و عدم چشم داشت به امكانات ديگران را در عمق جان انسان زنده مى سازد.

ج- نه تنها از اضمحلال شخصيت انسان جلوگيرى مى كند، بلكه رشد شخصيت و نگهبانى آن را نيز بر عهده مى گيرد.

د- اضطراب و تزلزل در تصميم گيرى را از بين مى برد.

7- وفاى به عهد

يكى از مسائل پر اهميت در حوزه مديريت، وفاى به عهد است كه در پرتو آن، مدير قادر مى شود فضايى مملو از آرامش و صميميت و اطمينان در محيط كار خود به وجود آورد. تعهد ايجاب مى كند كه انسان متعهد خود را وامدار عهد خويش بداند و به آن بدون هيچ كاستى وفا كند. مدير اسلامى بايد بداند كه هنگام محاسبه الهى رعايت عهد

ص: 55

مورد سئوال قرار مى گيرد در اين جهت فرقى بين عهد با خدا و عهد با بندگان وى نيست، بلكه به طور مطلق وفاى به عهد جزو خواسته شارع مقدس است:

«اوْفُوا بِالْعَهْدِ انَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْئُولًا»؛ (1) 29

«به پيمان خود وفا كنيد كه البته از پيمان بازخواست مى شود.»

خداوند در قرآن حضرت اسماعيل پيامبر- ص- را (صادق الوعد) خوانده و از او چنين ياد مى كند:

«انَّهُ كانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وكانَ رَسُولًا نَبِيّاً»؛ (2) 30

«همانا اسماعيل درست عهد و فرستاده و پيامبر بود.»

در مورد امام صادق- ع- در بيان اين كه حضرت اسماعيل به چنين مقامى رسيده فرمود: حضرت اسماعيل- ع- با شخصى در خارج مكه و در محلى به نام «صفاح» وعده گذاشت، مدتى طولانى در آنجا اقامت گزيد و به جهت نيامدن آن مرد، به قدرى بر سر تعهد و پيمان، خويش باقى ماند كه مردم مكه نسبت به وى نگران گشتند و چون او را يافتند و از ماجرا مطلع شدند به نزد آن مرد شتافتند و به او گفتند: اى دشمن خدا با پيامبر خدا وعده مى گذارى و به آن وفا نمى كنى؟! آن مرد با شتاب به سوى اسماعيل آمد و عرض كرد:

اى پيامبر خدا! مرا ببخش كه وعده را فراموش كرده بودم.

اسماعيل فرمود: به خدا سوگند اگر نمى آمدى تا قيامت همين جا مى ماندم.


1- - اسراء: 36
2- - مريم: 54

ص: 56

آن گاه خداوند او را با لقب «صادق الوعد» ستود. (1) 31 هيچ عاملى در شكستن شخصيت مدير، همانند بى توجهى به وعده ها و زير پا گذاشتن پيمانها نيست و از جمله آفات زيانبار پيمان شكنى عبارت است از:

الف- اعتماد و اطمينان را در محيط كار از بين مى برد؛

ب- به صميميت و صفاى بين افراد لطمه مى زند؛

ج- اضطراب و تزلزل را بر تشكيلات حاكميت مى بخشد؛

د- روحيه نفاق و دو رنگى، كه از تضاد بين گفتار و كردار به وجود مى آيد، را رشد مى دهد؛

ه- شخصيت انسانها و اعتبار سازمانها را مى شكند؛

و- عمر انسانها را تلف، فرصتهاى مناسب را نابود و سرمايه هاى موجود را معدوم مى سازد.

8- صداقت

با توجه به اين كه مهمترين سرمايه يك مدير و كارگزار در برنامه هاى اجرايى همبستگى او با افراد تحت امر خود و وجود اعتماد متقابل در ميان آنها مى باشد و با توجه به اين كه ضامن حفظ اين همبستگى و اعتماد متقابل و صداقت در گفتار و عمل است، نقش اين موضوع در امر مديريت آشكار مى شود.


1- - مجلسى، بحارالانوار، ج 75، ص 95

ص: 57

گاه يك (سخن) يا (عمل) خالى از صداقت كافى است كه ميان مدير و كاركنان زير نظر او جدايى بيفكند، به همين دليل مدير حتى از كارهايى كه او را متهم به ترك صداقت مى كند، بايد بپرهيزد تا بتواند سرمايه عظيم عمومى را حفظ كند.

در تعليمات اسلامى با تمام اهميتى كه عبادات دارد، به تنهايى دليل بر شخصيت و ارزش والاى افراد نمى شمرد، بلكه روى دو مسأله «صداقت» و «امانت» تاكيد و پافشارى مى نمايد، به طورى كه اين تاكيد درباره كمتر موضوعى ديده مى شود.

چنانچه پيامبر- ص- فرمود:

«به زيادى نماز و روزه آنها و كثرت حج و نيكى كردن آنها به مردم و سر و صداى آنها در عبادات شبانه نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى و امانت آنها نظر كنيد.» (1) 32

امام صادق- ع- فرمود:

«خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه راستگويى و اداى امانت به نيكوكار و بدكار در برنامه تعليمات او بود.» (2) 33

9- شجاعت و قاطعيت

كلمه قاطعيت از ريشه «قطع» به معنى بريدن و جدا كردن گرفته شده است. واژه مقابل آن «وصل» است و به كارگيرى چنين كلمه اى در اين گونه موارد، بدين دليل است كه افراد قاطع، مشكلات كارها را از


1- - سفينةالبحار، ج 1، ص 41
2- - همان.

ص: 58

پيش پاى برمى دارند و با وجود موانع گوناگون راه را براى پيشرفت هموار مى سازند.

يكى از مهمترين اوصاف انبيا شجاعت و قاطعيت آنها بوده است كه نمونه اى از آن را در داستان ابراهيم خليل- ع- قهرمان بت شكن در قرآن مى خوانيم و بيش از آن درباره شخص پيامبر- ص- است كه در سخت ترين رويدادها، مانند كوهى استوار در برابر همه توطئه ها مى ايستاد.

متأسفانه برداشت غلط بعضى از كوته فكران و ساده انديشان باعث گرديده تا شلوغ كارى بى گدار به آب زدن، دقت نكردن، تصميم گيريهاى عجولانه و يا استبدادها و خشونتها و از موضع ديكتاتورها برخورد كردن را قاطعيت به حساب آورند و حال آن كه قاطعيت مدير بدين معناست كه وقتى مطالعات لازم براى انجام كار صورت داد و جوانب كار- ضمن مشورت با ديگران- سنجيده شد و از همه مطالعات و پيشنهادها به نتيجه واحدى رسيد و زمينه اجراى عمل از هر جهت فراهم شد، آن گاه بايد با تمام توان تصميم خود را به اجرا درآورد. چنانكه خداوند به پيامبرش فرمايد:

«وَشاوِرْهُمْ فِى الأمْرِ فَإذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ»؛ (1) 34

«در امور با آنها مشورت كن. آن گاه كه آهنگ انجام كارى نمودى عزم خود را با توكل به خدا جزم كن.»

چنين قاطعيتى نياز به شجاعت دارد تا بتواند:


1- - آل عمران: 195

ص: 59

الف- در مقابله با حوادث ناگهانى موفق شود؛

ب- در برابر قدرتهاى اهريمنى و وسوسه هاى شياطين جن و انس و هواى نفس مقاومت كند؛

ج- موانع مختلف را از پيش رو بردارد؛

د- مسئوليتهاى سنگين با دورنماى مبهم و تاريك در آغاز راه را پذيرا شود.

مسئوليت مدير كاروان نيز از مشاغلى است كه با هر گونه ترس و دودلى و ترديد در انجام امور ممكن است خسارات جبران ناپذيرى بر پيكره كاروان وارد سازد. و در موارد بسيارى نياز به شجاعت در تصميم گيرى و قاطعيت در انجام آن است.

توصيه ها

1- نظم در انجام امور

از جمله نكات مؤثر در يك مجموعه و يا سازمان، حاكم بودن نظم و انضباط و هماهنگى در بين نيروهاى آن مجموعه مى باشد.

اهميت اين مطلب از آنجا روشن مى شود كه حضرت على- ع- نه تنها فرزند خود را به تقواى الهى و نظم در كارها سفارش مى كند، بلكه آنها را به تنظيم كارها دعوت مى فرمايد تا هر فردى به كار خود بپردازد و از دخالت در كار ديگران پرهيز نمايد.

امام در وصيت معروف خود چنين فرمود:

ص: 60

«من شما دو نفر- امام حسن و حسين عليهما السلام- و تمام فرزندان و اهل بيتم و تمام كسانى كه اين وصيتنامه به آنها برسد، به تقواى پروردگار و نظم امور و اصلاح در ميان خود وصيت مى كنم. (1) 35

اين دستور گرچه براى هر فرد سودمند است، ليكن براى كارگزاران يك نظام حكومتى ضرورى تر است و مهمترين عامل دوام يك سيستم حكومتى يا يك حوزه مديريتى رعايت نظم و انضباط است.

در اين راستا مدير سعى خواهد كرد كارها را در مكان مناسب خود و در زمان مقرر انجام دهد و كار امروز را به فردا نيفكند كه موجب بدبينى و ناخشنودى مى شود و انجام آن مورد نكوهش اسلام واقع شده است، چنان كه پيامبر- ص- فرمود:

«اى واى بر صنعتگران امت من كه با امروز وفردا كردن، كارها را به تعويق انداخته و مراجعان را سرگردان و خسته و ناراحت مى كنند.» (2) 36

اين تهديد و توبيخ، اختصاص به مسؤولان خدمات آزاد ندارد، بلكه هر كارگر يا كارگزارى كه امور مردم را بر عهده دارد، موظف است نظم را رعايت كند و در كارها برنامه ريزى داشته باشد. چنان كه حضرت على- ع- به مالك اشتر فرمود:

«اى مالك آن چنان كارها را به روزها تقسيم كن كه روزانه مطابق برنامه انجام وظيفه شود و امور در اثر عدم انضباط و ترتيب مختل و آشفته نماند.»

آن حضرت ضمن نامه اى طولانى براى فرزندش امام حسن- ع-


1- - نهج البلاغه فيض الاسلام، نامه 47
2- - من لا يحضره الفقيه، ج 3، ش 3584

ص: 61

فرمود:

«و براى هر يك از زيردستان و كاركنان خويش كارى مشخص كن تا او را نسبت به همان كار مؤاخذه كنى. چراكه اين روش سزاوارتر است تا انجام كارهاى تو را به يكديگر واگذار نكنند.» (1) 37

در اداره امور كاروان نيز مانند هر حوزه مديريتى، مدير در صورتى موفق خواهد بود كه در انجام كارها در كليه مراحل نظم و انضباط حاكم باشد ومدير ضمن تقسيم كار برنحوه انجام امور نظارت مستمرداشته باشد.

2- جلب رضايت عموم زائران

از آنجايى كه در هر كاروان تركيبى از اقشار مختلف جامعه وجود دارد. افرادى از بالاترين شغلها مناصب اجتماعى تا پايين ترين رده هاى شغلى وجود دارند. اما در نظر يك مدير مؤمن و عادل همه آنها يكسانند و بايد امكانات به تساوى بين آنها تقسيم شود. در نظر داشته باشيد كه اين نكته حتى در برخوردها و نشستهاى دوستانه نيز رعايت شود.

از جمله سفارشات امام على- ع- به مالك اشتر تكيه نمودن بر توده مردم است كه بر آن تأكيد خاص دارند. امام چنين مى فرمايد:

«محبوب ترين كارها در نزد تو ميانه روى در حق باشد و عمومى كردن عدالت و خشنود نمودن جمع رعيت. چراكه خشم عمومى مردم اثرات رضايت و خشنودى خواص را از بين مى برد و همچنين خشم چند تن از خواص در مقابل رضايت و خشنودى توده مردم اهميتى ندارد.»


1- - نهج البلاغه فيض الاسلام، نامه 31

ص: 62

در جاى ديگر از همين نامه حتى تأكيد دارند كه در نگاه كردن و سلام به آنها به تساوى عمل كند:

«در نگاه كردن به گوشه چشم و خيره نگريستن و اشاره نمودن و درود گفتن به آنها به تساوى رفتار كن تا اين كه بزرگان و قدرتمندان نسبت به تو در طمع نيفتند و ضعيفان از عدالت و دادگسترى تو مأيوس نشوند.»

و از جمله ديگر رهنمود امام- ع- به مالك اشتر آن است كه مى فرمايند:

«اى مالك با تمام وسائلى كه در اختيار دارى و با منتهاى نيرويى كه در جان توست به جلب رضايت عموم وخرسندى جامعه بكوش.» (1) 38

3- نشستهاى دوستانه با زائران

يكى از نكاتى كه به عنوان يك عامل اساسى در پيشبرد امور كاروان تأثير دارد، نشستهاى دوستانه مدير با زائران است. در اين نشستها كه در مواردى مدير تنها و بدون حضور عوامل اجرايى كاروان تشكيل مى شود، او سعى خواهد كرد، انتقادات و پيشنهادهاى زائران را بشنود و براى خواسته هاى غير منطقى، مشكلات و محدوديتهاى امكاناتى را صميمانه با آنها در ميان گذارد.

در اين باره حضرت على- ع- در نامه به مالك اشتر رهنمود جالبى را ارائه مى دهند:

«و مقدارى از وقت خويش را براى حاجتمندان و رفع حاجات و مشكلات آنها قرار ده و در آن وقت خود را براى رسيدگى به


1- مركز تحقيقات حج، مديريت در كاروانهاى حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 5، 1386.

ص: 63

درخواست آنان آماده كن و در مجلس عمومى بنشين و براى خدايى كه تو را آفريده است، در اين مجلس در مقابل آنها تواضع و فروتنى نما و در اين مجلس لشگريان و دوستان و نگهبانان و سپاهيان خود را از آنان دور كن تا سخنگوى آنها بدون لكنت و دور از هر گونه ترس و نگرانى با تو سخن گويد.»

4- مشورت با عوامل اجرايى

قرآن شريف- كه كتاب پرورش شخصيت، و برنامه جامع مديريت در نظام تشكيلاتى اسلام است- تا آنجا به موضوع شورا اهميت مى دهد كه از امور مهم حكومتى گرفته تا از شير گرفتن كودكى در محيط خانواده را به مشورت واگذار مى نمايد:

«فَانْ ارادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهَا تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما»؛ (1) 39

«هر آن گاه كه پدر و مادر با رضايت و مشورت بخواهند كودك را زودتر از شير باز گيرند، گناهى بر آنها نيست.»

به نظر قرآن از جمله خصلتهاى انسانهاى شايسته، مشورت با يكديگر است كه آن را در رديف پذيرش دعوت خداوند و اقامه نماز و انفاق رزق بر مى شمرد.

«وَالَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَاقامُوا الصَّلوةَ وَامْرُهُمْ شَوْرى بَيْنَهُمْ وِمِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»؛ (2) 40

«آنانكه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند و نماز را به پا داشتند و امرشان را به مشورت گذاردند و از آنچه روزيشان كرديم، انفاق مى كنند.»


1- - بقره: 233
2- - شورى: 36

ص: 64

از آن جايى كه بنا به روايات اسلامى مدير بايد با افراد متقى و پرهيزكار، آگاه، عاقل و با تجربه مشورت كند، شكى نيست كه در انجام امور كاروان، عوامل اجرايى، به ويژه كسانى كه تجربه دارند، از جمله صالح ترين افراد براى مشورت هستند. بنابراين در پرتو مشورت است كه:

الف- وسعت بينش مدير افزايش مى يابد؛

ب- به راه حلهاى جديد براى انجام كارها دست پيدا مى كند؛

ج- خطاها و اشتباهات مدير را به او مى شناساند؛

د- از طريق مشورت بر قدرت فكرى و دقت نظر و ميزان دلسوزى ديگران آگاه مى شود؛

ه- ميزان مطلوب بودن او را افزايش مى دهد.

5- رواياتى در نحوه رفتار مديران

در اين قسمت بدون هر توضيح، به بخشى از روايات اشاره مى كنيم كه مدير اسلامى بايد در نحوه رفتار خود با عوامل اجرايى و نيروهاى زير دست اين نكات را مد نظر قرار دهد:

1- بدان كه مردم به كارهاى تو همان گونه نگاه مى كنند كه تو به كارهاى گذشتگان و زير دستان نظر مى افكنى و آن طور از تو توقع دارند كه تو از بالا دستان توقع دارى.

2- با (مردم) زير دستان مهربانى، خوش رفتارى و نيكى كن.

3- اگر به تو بدى كردند از آنها درگذر و براى آنها استغفار كن، همان طور كه دوست دارى خدا تو را ببخشد.

4- با مردم (زيردستان) تند خو مباش، بدان كه آنها سبب آزمايش

ص: 65

تو هستند.

5- نگو من مأمورم و دستور مى دهم و بايد اطاعت كنيد كه باعث فساد دل و سستى در دين و زوال نعمتها مى گردد.

6- كسى را كه به گفتن عيبهاى مردم اصرار دارد، بيش از همه او را از خود دور كن و آنچه از عيوب مردم نمى دانى پيگيرى مكن وآنچه را كه مى دانى بپوشان.

7- در دل كينه از كسى نگير و رشته انتقام را از خود دور كن.

8- نبايد نيكوكار و بدكار نزد تو به يك پايه باشند كه آن نيكو كاران را از نيكويى كردن بى رغبت سازد و بدكاران را به بدى كردن وا دارد و هر يك از ايشان را به آنچه كه برگزيده، خبر ده.

9- سنتهاى نيكو را مشكن (آن سنتهايى كه به سبب آن الفت و انس بين مردم ايجاد شده است).

10- دوستى و علاقه خود را به كسانى كه آنها را آزمايش نموده و موجب رنجش آنان شده اى به زبان آور، زيرا اين عمل برپاخاستگان را به هيجان و نشستگان را به پا مى دارد.

11- بزرگى افراد، تو را بر آن ندارد كه كار كوچكش را بزرگ شمارى و كوچكى كسى، تو را وادار نسازد كه كار بزرگ او را كوچك شمارى.

12- اگر مردم يا زيردستان به تو گمان حيف بيت المال بردند، گمان بد آنها را از خويشتن با برهان و دليل دور نما.

13- از اين كه بر رعيت به نيكى كه مى كنى، منت گذارى بپرهيز و نيز از اين كه كارت را بيش از اندازه بزرگ در نظر آورى، كه منت نهادن، احسان را بى نتيجه مى كند.

14- بپرهيز از اين كه به مردم وعده اى دهى و به آن وفا نكنى كه سبب خشم خدا و مردم مى شود.

15- هنگام بر افروختگى از خشم و تندى و زشت گويى زبان، بر

ص: 66

خود مسلط باش.

16- به زير دستان كارهايى را محول كن كه به آنها علاقه دارند و روى آورند و اگر با اجبار و اكراه باشد دل او كور است و كار پيش نمى رود.

17- حليم باش كه اولين نتيجه بردبارى در برابر نابردبارى، جلب يارى و رضايت نهفته مردم است.

18- اعلام كن اگر كسانى چيزى مى خواهند و خود آنها نمى توانند بگويند، ديگران مرا مطلع كنند.

19- به گونه اى رفتار كن كه بدانند با شما كار مى كنند نه براى شما.

ص: 67

فصل چهارم: مباحث تكميلى

1- مديريت و بازرسى

از نظر اسلام انسانها در لحظه لحظه عمر خود تحت مراقبت و كنترل هستند و لحظه اى نمى توانند خود را از ديد ناظران و مراقبان پنهان بدانند.

خداوند، نخستين و مهمترين مراقبى است كه همواره بر اعمال انسان نظارت دارد. خداوند با قدرت بى انتهاى خود بر همه حالات انسان آگاه و بيناست. عبارتهايى مانند

«ان اللَّه بما تعملون خبير»؛ «ان اللَّه بما تعملون بصير»

و

«ان اللَّه بصير بالعباد»

كه بارها در قرآن تكرار شده است، مؤيد اين حقيقت انكار ناشدنى است. علاوه بر اين خداوند براى هر فرد ناظر قوى و هميشه بيدار گمارده است كه رفتارهاى او را ثبت مى كند.

شايد اين سؤال پيش آيد كه با وجود نظارت خداوند و فرشتگان

ص: 68

مأمور، وجود واحدى به نام بازرسان در امر حج كه اكثر كارگزاران آن را افرادى تشكيل مى دهند كه به قصد قربت و كسب معرفت انجام وظيفه مى نمايند چه ضرورتى دارد؟

پاسخ: درست است كه ضمانت اجرايى، اصلى براى انجام درست وظايف هر انسان همان ايمان درونى اوست و از طرف ديگر مديران محترم كاروان نيز از افراد متعهد، متدين و دلسوز نظام جمهورى اسلامى هستند، لكن براى اطمينان از اجراى صحيح ضوابط و مقررات مربوط به هر تشكيلات، لازم است كه يك سيستم بازرسى و نظارت وجود داشته باشد. همچنان كه در بسيارى از سازمانها و ادارات و حتى نهادها با وجود مديرانى كاردان و لايق ادارات نظارت و بازرسى وجود دارد.

پس حضور برادران بازرس در كاروانها به سبب عدم اعتماد به تشكيلات اجرايى كاروانها نيست، بلكه وجود آنها براى برگزارى بهتر امور در ابعاد مختلف حج است كه به بعضى از آنها اشاره مى شود:

1- نظارت بر پيشامدها در امور حج و تشريك مساعى با مدير كاروان در رفع آنها؛ مانند تأييد مشكلات در مورد مسكن و يا خيام و پيگيرى در رفع آن با كمك سربازرس و ديگر دست اندركاران ستادها.

2- همكارى با مدير كاروان در رفع اشكالات احتمالى زائران، هنگامى كه آنها در اثر عدم اطلاع از توانمنديهاى كاروانها توقعاتى بيش از برنامه هاى مورد تأييد سازمان داشته باشند؛ مانند درخواست اتاقهاى مجزا و يا درخواست ارز و غير آن.

3- همكارى با كاروان در توجيه زائران نسبت به مسائل عبادى،

ص: 69

سياسى حج، مانند برگزارى دعاى كميل و مراسم برائت از مشركان.

4- آگاه ساختن زائران نسبت به اخبار و مسائل مهم روز از طريق خبرنامه و ....

5- كشف و خنثى نمودن توطئه عناصر داخلى و خارجى عليه حاجيان ايرانى با همكارى مدير و روحانى كاروان.

6- همكارى با مدير كاروان در رفع مشكلات زائران در مورد تصادفات، ضرب و جرح، سرقتها و ....

7- همكارى در رفع اختلافات احتمالى در كاروان.

بر اساس آنچه گفته شد بازرسان كاروانها به عنوان بازوى مؤثرى در جهت هر چه بهتر برگزار شدن مراسم حج و همچنين امور كاروان بوده و در اين راستا همكارى مدير، روحانى و بازرس امكان بالا بردن ضريب اطمينان فعاليتها را ميسر مى سازد و نيز با اعمال اين سيستم راه شناخت هر چه بيشتر عناصر دلسوز و فداكار و همچنين آنان كه خداى نخواسته دچار اهمال و سستى گردند، هموار مى شود و در نتيجه به تشويق و تنبيه- كه از ابزار مهم ادامه حيات در هر تشكيلاتى است- منجر مى شود.

اميد است كه بازرسان با در پيش گرفتن تقواى الهى قداست اين امر بزرگ را كه از فعل خداوند نشأت مى گيرد، بيش از پيش افزون نمايند. (1) 41


1- - با توجه به اهميت بحث نظارت و ارزشيابى در جزوات بعدى به صورت تفصيلى و مشروح مطالبى ارائه خواهد شد.

ص: 70

2- انتظارات سازمان از مديران

اشاره

از آن جايى كه بازرسان بر مجموعه عملكرد مديران نظارت دارند و گزارشهاى لازم را تهيه مى كنند، لذا سازمان حج و زيارت مجموعه خواسته ها و انتظارات خود را در دفتر بازرسان حج گنجانده است كه جهت اطلاع از روند انجام كار و نكاتى كه مورد ارزيابى قرار مى گيرد، با عنايت به دفتر مزبور توضيحات لازم ارائه خواهد شد، تا مديران با مطالعه اين موارد، نهايت سعى و تلاش خود را در انجام اين خواسته ها بنمايند و ان شاء اللَّه در پيشگاه خداوند متعال و مسئولان ذى ربط و حاجيان محترم روسفيد گردند.

الف- مشخصات كاروان

1- مشخصات اعضاى اجرايى كاروان؛

2- متأهل و بومى بودن كليه اعضاى كاروان؛

3- مشخص بودن افرادى كه از بستگان مدير هستند. در اين مورد تنها دو نفر مى توانند از بستگان نسبى مدير باشند.

4- حداقل مدرك تحصيلى معاون، پايان دوره راهنمايى و ساير خدمه بايد حداقل مدرك تحصيلى پايان دوره ابتدايى داشته باشند. (داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن براى آشپز و كمك آشپز كفايت مى كند).

ب- جلسات آموزشى زائران پيش از سفر

1- تاريخ و تعداد جلسات و تعداد حاضران در جلسه؛

ص: 71

2- موضوعات مورد بحث در جلسات توسط روحانى و مدير؛

3- ارزيابى سطح كلاسهاى برگزار شده، رضايت روحانى از تدارك كلاسها، ميزان رضايت زائران.

ج- پيش پرواز

1- اسامى گروه پيش پرواز و سمت آنان (اعزام دستيار خواهران به عنوان پيش پرواز ممنوع است).

2- عملكرد گروه پيش پرواز از هنگام عزيمت تا استقرار زائران شامل تحويل ساختمان، نظافت، دريافت اثاثيه، دريافت مواد غذايى، تقسيم اتاقها و ....

د- اعزام زائران و ورود به فرودگاه جده

1- كيفيت جمع آورى و انتقال به فرودگاه مبدأ؛

2- حضور به موقع زائران در فرودگاه؛

3- كيفيت استقرار زائران در فرودگاه جده و نحوه پذيرايى.

ه- انتقال زائران از جده به مكه يا مدينه

1- تحويل به موقع وسائل نقليه جهت انتقال زائران؛

2- كيفيت وسائل نقليه و هماهنگى آنها در بين راه؛

3- نحوه و كيفيت پذيرايى از زائران در بين راه.

ص: 72

و- احرام عمره تمتع در مسجد شجره يا جحفه

1- ساعت ورود زائران به ميقات و زمان توقف آنها؛

2- تعداد زائران گم شده و علت گم شدن و نحوه الحاق آنها به كاروان؛

3- مشكلات زائران در ورود، احرام و خروج از ميقات.

ز- ورود به مدينه و مكه و استقرار زائران

1- زمان ورود زائران به محل كاروان؛

2- نحوه و كيفيت برنامه ريزى كاروان جهت استقبال از زائران؛

3- نحوه توزيع اتاقها و استقرار زائران؛

4- ميزان رضايت زائران از استقبال، استقرار و اسكان.

ح- عمره تمتع

1- زمان انجام عمره تمتع و نوع وسيله اى كه براى انتقال زائران از آن استفاده مى شود؛

2- تعداد زائران گمشده، علت گم شدن و نحوه الحاق آنها به كاروان؛

3- مشكلات به وجود آمده در انتقال زائران؛

4- ميزان رضايت روحانى و زائران از انجام عمره تمتع و نحوه همكارى اعضاى اجرايى كاروان.

ص: 73

ط- زيارت اماكن متبركه در مدينه منوره

1- زمان و كيفيت و نحوه اعزام زائران به اولين زيارتگاه در مسجد الرسول- ص- و بقيع مطهر و زيارت احد و مساجد سبعه؛

2- تعداد زائران گمشده، علت گم شدن و نحوه الحاق آنها به كاروان؛

3- ميزان رضايت روحانى و زائران و نحوه همكارى اعضاى اجرايى كاروان؛

4- مشكلات به وجود آمده در زيارت اماكن متبركه.

ى- ايام تشريق

1- اقدامات انجام شده جهت انتقال اثاثيه به عرفات و منا و دريافت خيام؛

2- نحوه پذيرايى زائران و ميزان رضايت آنان؛

3- زمان ورود به عرفات، مشعر الحرام و منا و زمان خروج از آنها و رسيدن به مواقف در زمان مناسب؛

4- وضعيت كلى اتوبوسها و رانندگان، متوسط حركت كاروان از عرفات تا مشعر الحرام، علت توقف و تأخير حركت اتوبوسها؛

5- تعداد زائرانى كه مسير را با پاى پياده طى كردند؛

6- تعداد زائران گم شده، علت گم شدن و نحوه الحاق آنها به كاروان؛

ص: 74

7- تعداد اعضاى اجرايى كاروان كه زائران را در مشعر همراهى كردند و ميزان همكارى آنان؛

8- تعداد زائرانى كه وقوف به مشعر الحرام را درك نكردند و علت عدم وقوف؛

9- ميزان همكارى مدير و اعضاى اجرايى كاروان در انجام اعمال روز عيد به بعد (رمى جمرات ثلاث، قربانى، حلق)؛

10- مشكلات ايام تشريق؛

11- ميزان رضايت روحانى و زائران كاروان از اعضاى كاروان در ايام تشريق؛

12- نحوه همكارى مدير و اعضاى اجرايى كاروان با روحانى، بازرس و ستاد امداد.

ك- حج تمتع

1- روز، ساعت و وسيله انتقال زائران به مسجد الحرام؛

2- ميزان رضايت روحانى و زائران از همكارى مدير و اعضاى اجرايى؛

3- مشكلات احتمالى در انجام حج تمتع.

ل- تداركات

شرح وظايف مسؤول تداركات را مى توان به شرح زير برشمرد:

ص: 75

1- به موقع تحويل گرفتن اثاثيه كاروان؛

2- معيوب يا سالم بودن اثاثيه تحويلى و مطابق با ليست بودن آنها؛

3- به موقع تحويل گرفتن سهميه اقلام تداركاتى و مطابق با ليست بودن آنها؛

4- نوع و ميزان اقلام كسرى و اقلام مازاد مصرف؛

5- نوع و ميزان اقلامى كه تاريخ مصرف آن به پايان رسيده است.

در پايان متذكر مى شود كه بازرسان از مجموعه عملكرد مدير گزارشى تهيه مى كنند؛ مثلًا در امور مديريتى عناوينى چون ميزان توفيق در انتخاب معاون و خدمه: نحوه تقسيم وظائف و اعمال مديريت بر پرسنل ميزان همكارى با مأموران حج، قدرت تصميم گيرى در اوضاع حساس، ميزان توفيق در تداركات، نحوه برنامه ريزى در مورد خريد و نگهدارى و مصرف مواد غذايى و نحوه جلوگيرى از اسراف و رعايت دستورالعملهاى مالى سازمان مد نظر قرار دارد.

در قسمت امور رفاهى نحوه آماده سازى منازل، نظافت و بهداشت آنها و رعايت دستور العملها، كيفيت چاى و طبخ غذا و پذيرايى و در امور مربوط به «آموزش و مناسك» عناوينى چون نحوه مشاركت در آموزش زائران، نحوه انتخاب زمان مناسب براى انجام اعمال، نحوه مشاركت و همكارى در انجام اعزام زائران، ميزان رضايت روحانى و زائران از مشاركت مدير در اعمال واجب، در امور مربوط به «امداد

ص: 76

و درمان»، نحوه توجيه زائران نسبت به آدرسهاى منازل و خيام، نصب علائم راهنماى كاروان در محلهاى مناسب، نحوه جمع آورى زائران در مقاطع حساس و گوشزد نمودن توصيه هاى ايمنى، بهداشتى مورد ارزيابى واقع مى شود.

همچنين با عنايت به اين كه عملكرد مديران به عنوان سفيران جمهورى اسلامى انعكاسى از رفتار مسئولان جمهورى اسلامى ايران براى ساير مسلمانان جهان مى باشد، لذا از جهت اخلاقى، عقيدتى و سياسى نيز ارزيابى لازم به عمل مى آيد و به علاوه مجموعه عملكرد اعضاى اجرايى كاروان ها نيز همه ساله توسط بازرسان بررسى مى شود.

كه اين نظريات در گزينش و عدم گزينش آنها براى سالهاى بعد لحاظ خواهد شد.

3- مدير و روحانى كاروان

آنچه مسلم است در حج- كه سفر روحانى و پر از اسرار و لطايف معنوى است- مديران و روحانيان محترم كاروانها نقش مهمى در اداره امور اجرايى و همچنين انجام اعمال و مناسك حاجيان دارند.

وظيفه كليه عوامل كاروانها اعم از مدير و روحانى و ... تشريك مساعى در امر تقويت معنوى و جسمانى زائران بوده و اگر به دقت به اين مسئله نگاه كنيم، تغذيه جسمانى در واقع امرى است براى مدد رساندن به تقويت روحى زائران مدير كاروان همه امكانات انسانى و رفاهى و مادى را به كار مى گيرد تا فضاى كاروان براى انجام اعمال

ص: 77

و عبادات آماده گردد و از اين جا است كه روحانى كاروان امر هدايت و رهبرى را در سير حاجيان به سوى اللَّه به عهده مى گيرد، لذا در اين راستا توجه مديران محترم كاروانها را به مسائل زير معطوف مى دارد:

1- پس از مشخص شدن روحانى كاروان طى يك نشست، مساعدتها و هماهنگيهاى لازم را براى هرچه بهتر برگزار شدن مناسك زائران كاروان به عمل آوريد.

2- در حين جلسات آموزشى و در طول سفر با توجه به تجارب سالهاى قبل، اطلاعات مورد نياز روحانى نسبت به حاجيان را در اختيار او قرار دهيد تا با شناخت بيشترى نسبت به رفع اشكالات احتمالى آنان اقدام نمايد.

3- در كليه مراحل حج احترام به روحانى را مدّ نظر قرار دهيد، چرا كه رعايت حرمت مدير و روحانى در ديدگاه زائران امر بسيار مهمى است و شكسته شدن حرمت هر كدام از آنها باعث تضعيف ديگرى و اختلال در امور خواهد شد.

4- چنان كه شايسته است روحانى نبايد در امور اجرايى كاروان دخالت كند. مديران كاروان نيز موظفند از دخالت در امور شرعى و مناسك حاجيان خوددارى نمايند. البته مشورت و همفكرى و استفاده از تجارب سالهاى گذشته طرفين قابل انكار نبوده، بلكه بر انجام آن تأكيد مى شود.

5- در صورت مشاهده هر گونه اشكال و يا احتمال وجود اشتباه در مسائل شرعى حاجيان، سعى شود كه به طور خصوصى مسأله مطرح

ص: 78

و حل گردد و در صورت مجاب نشدن هر كدام از طرفين، از طريق نمايندگان بعثه مقام معظم رهبرى و يا بعثه مراجع عظام تقليد، نسبت به رفع شبهه اقدام نماييد.

6- هنگام عزيمت به ميقاتها، حرمين و مشاعر شريفه، حضور روحانى كاروان امرى ضرورى است تا در صورت برخورد به مشكل در اعمال حاجيان، بتواند فى المجلس نسبت به رفع آن اقدام كند.

4- نقشه خوانى و كروكى ها

مقدمه

اشاره

آشنايى به زبان نقشه و به اصطلاح «نقشه خوانى» آن چنان مهم است كه كيفيت نقشه را در مقايسه با آگاهى استفاده كننده در درجه دوم اهميت قرار مى دهد و به زبان ساده تر، بهترين و دقيق ترين نقشه در مقايسه با ناآگاهى و ناآشنايى استفاده كننده كاغذ باطله اى بيش به شمار نمى آيد. در عين حال هر نقشه نيز به منظور خاصى تهيه و توليد مى شود. لذا واجد علائم و رموز و نحوه كاربرد معينى است كه جهت ترجمان علائم آن نياز به تخصص خاص همان علم است، از آن جمله اند نقشه هاى: پلانيمترى، كوروگرافى، واحدهاى شكل زمين، واحدهاى زيست محيطى، شبكه راهها و صدها نوع ديگر، اما از آنجايى كه نقشه هاى منظور نظر، (نقشه هاى راهنماى منازل استيجارى، درمانگاه و انبار تداركات مكه مكرمه و مدينه منوره) اساساً كروكى مى باشند و علائم استفاده شده در آنها نيز براى استفاده كنندگان

ص: 79

ملموس و كاملًا تعريف شده اند. (رجوع شود به كروكيهاى پيوست) لذا ذيلًا بطور فشره فقط به ذكر چگونگى توجيه نقشه، شمال يابى و علائم به كار رفته در كروكيها اكتفا مى شود.

الف- توجيه نقشه

توجيه نقشه؛ يعنى افقى كردن نقشه و قرار دادن جهت هاى شمال و جنوب آن در امتداد جهتهاى شمال و جنوب طبيعت، روشهاى مختلفى براى اين منظور وجود دارد كه ساده ترين آنها توجيه امتدادى (1) 42 است. منظور از اين توجيه امتدادى؛ يعنى امتدادهاى نقشه با امتدادهاى مشابه در طبيعت به طور موازى و هم جهت قرار گيرند. از اين طريقه هنگامى استفاده مى شود كه قطب نما در دسترس نباشد. مطلبى كه در اين شيوه بايد مورد توجه قرار گيرد، يافتن امتدادهاى مشابه در طبيعت و نقشه و قرار دادن آنها به طور موازى و هم جهت است. در اين شيوه زمانى توجيه نقشه آسانتر و مطمئن تر خواهد بود كه توقفگاه شما در روى نقشه معلوم باشد، در اين صورت كافى است نشانه اى (مسجد، خيابان، پل هوايى ...) را كه هم در روى نقشه و هم در محيط مشخص است پيدا كرده، خطى از توقفگاه به آن عارضه در روى نقشه متصل نموده و سپس نقشه را حول ايستگاه آن قدر بگردانيد تا خط مزبور درست در امتداد آن عارضه در محيط واقع شود.

اگر موقعيت ايستگاه (شما) معلوم نباشد، ولى در عوض دو نقطه


1- noitatneirO raeniL -

ص: 80

كه به يكديگر ديد داشته باشند در محيط ديده شوند و محل آنها نيز در روى نقشه مشخص باشد، يكى از آنها را به عنوان ايستگاه انتخاب كنيد و به آن محل برويد و لبه خط كشى را در امتداد دو نقطه مزبور در روى نقشه قرار دهيد و آن قدر نقشه را حول نقطه ايستگاه خود بگردانيد تا نقطه ديگر از محيط در امتداد لبه خط كش ديده شود.

شايان ذكر است كه بهترين شاخص شمال و جنوب در مكه مكرمه جهت سير صفا و مروه (مروه جهت شمال و صفا جهت جنوب) و در مدينه منوّره جهت خيابان اباذر (ابتداى خيابان در محل اتصال به حرم نبوى- ص- سمت جنوب و جهت عكس آن سوى شمال را نشان مى دهد) رجوع شود به كروكيهاى پيوست. توجه به اين نكته ضرورى است كه مسيرهاى مذكور جهتهاى تقريبى شمال و جنوب را نشان مى دهند.

ب- شمال يابى

يافتن جهت شمال يكى از ضروريات است. براى يافتن سمت شمال شيوه هاى گوناگونى وجود دارد كه ساده ترين آن استفاده از ساعت عقربه دار مى باشد. در اين روش نوك عقربه ساعت شمار را طورى متوجه خورشيد سازيد كه سايه آن درست در زير عقربه قرار گيرد، در اين حالت نيمساز زاويه حاصله از عقربه ساعت شمار و عدد دوازده نمايشگر جنوب و سوى ديگر آن شمال را نشان مى دهد. (رجوع شود به تصوير صفحه بعد)

ص: 81

ج- علائم به كار رفته در كروكيها

سير حركت

موقعيت محله اى كه منزل استيجارى در آن جا واقع شده است.

موقعيت منزل استيجارى نسبت به محل

پُل

پُل زير گذر

در پاره اى از موارد با توجه به طولانى بودن مسير، خيابان به وسيله خطى قطع شده ترسيم گرديده تا نمايش تصوير مسير مورد نظر در كروكى امكان پذير گردد، به عنوان مثال در كروكى ذيل مسيرهاى كوتاه شده خيابانهاى اجابه و ريع اذاخر نشان داده شده است:

ص: 82

لازم به ذكر است كه كليه كروكيهاى منازل استيجارى مكه مكرمه و مدينه منوره نسبت به حرمين شريفين ترسيم شده اند. هر كروكى منزل شامل دو بخش است؛ بخش نخست نماى كلى شهر را نسبت به حرمين شريفين و همچنين موقعيت محله اى كه منزل مورد نظر در آنجا واقع شده نمايش مى دهد، و بخش دوم نيز تصوير بزرگترى است از محله اى كه منزل در آنجا اجاره شده با جا نمايى دقيق تر از منزل مورد نظر.

ص: 83

كروكيهاى پيوست

ص: 84

5- نكته ها

الف- هتل دارى

در اين بخش از نظافت، نگهدارى و زيبا سازى هتل محل اقامت، بويژه اتاقها، سالنها و اماكن سرويس دهى؛ مانند آشپزخانه و آبدارخانه و حمام و ... بحث مى شود، در واقع محل اقامت حاجيان محترم همانند يك خانه بزرگ است، لذا همواره بايد پاكيزگى، امنيت و راحتى آن را مد نظر داشته باشيم و بدانيم كه هر چه محل سكونت از كيفيت بهتر و آبرومندترى برخوردار باشد، آنها احساس تعلق خاطر و راحتى بيشترى را خواهند كرد.

ب- تهيه نقشه قسمت هاى مختلف

سعى كنيد نقشه طبقات و قسمتهاى مختلف را تهيه و به ديوار نصب نماييد به نحوى كه محل دفتر مدير دفتر روحانى و بازرس، آشپزخانه، آبدارخانه، دستشوئى ها، حمامها و كليه اتاق ها در نقشه مشخص شده باشد.

ج- دفتر مدير

حتى الامكان اتاقى را به عنوان دفتر مديريت اختصاص دهيد.

اين دفتر بهتر است در طبقه اول بوده و مراجعه حاجيان محترم به آن جا بدون هيچ گونه مشكلى انجام پذيرد.

ص: 85

د- دفتر روحانى و بازرس

اين اتاق به امور دينى و نظارت بر عملكرد مديريت و كاركنان هتل اختصاص دارد، لذا بايد در طبقه اى باشد كه حاجيان در آن اسكان دارند تا به راحتى بتوانند با روحانى تماس بگيرند و احكام و مسائل شرعى مورد نياز خود را از محضر ايشان سؤال كنند و مشكلات و پيشنهادهاى احتمالى را با بازرس در ميان گذارند.

ه- اتاق معاون و كاركنان

اتاق مذكور چنانچه در طبقه همكف و مجاور اتاق مدير، انبار اجناس، انبار مواد خوراكى آشپزخانه و آبدارخانه باشد، مناسب تر است.

و- انبار اجناس

در اين اتاق انواع اثاثيه مورد نياز از قبيل پتوها، ملحفه ها، ظروف، تايد و صابون و انواع شوينده ها و ... قرار داده مى شود.

ز- انبار مواد خوراكى

اين اتاق بايد بسيار خنك و خشك بوده و حالت سردخانه اى داشته باشد. اين اتاق بهتر است دور از ديد ديگران و نزديك آسانسور باشد. مواد غذايى بايد در ظروف و كيسه هاى دربسته حدود بيست سانتى متر بالاتر از كف زمين (روى پالت) قرار داده شوند. انبار مواد غذايى هر روز بايد مرتب و تميز گردد.

ص: 86

ح- آب انبار

لازم است قبل از ورود حاجيان ابتدا آب انبار را كاملًا تخليه كرده و به خوبى شستشو كنند (در ساختمانهايى كه پيش از ورود حاجيان به طور مستمر مورد استفاده بوده است، مى توان در صورت اطمينان از پاكيزگى آب انبار از اين كار صرف نظر كرد و در آخر با محلولى شامل يك قاشق مربا خورى (پنج گرم) پركلرين در يك سطل (ده ليتر) آب ديوارها و كف را بشويند. آب لوله كشى شهرهاى مكه و مدينه احتياج به كلرينه كردن مجدد ندارد، ولى اگر از آب تانكرها استفاده شد، بايد هر هزار ليتر آن را با پنج گرم (يك قاشق مربا خورى) پركلرين ضد عفونى كرد اين كار بايستى همزمان با تخليه آب از تانكرها انجام گيرد.

ط- دستشويى ها، توالت ها، حمام ها

الف- تميز كردن اين قسمتها، از نزديكى سقف (قسمت كاشيكارى) شروع و به پايين ترين سطح خاتمه مى بايد (با استفاده از اسكاچ و مواد شوينده مناسب است).

ب- دريچه هاى هواكش بايد از دود و گرد و غبار تميز گردد.

ج- لامپها و روكش هاى آنها با يك دستمال خشك تميز گردد.

د- ضد عفونى كردن توالت، حمام، وان حمام و راهروهاى اطراف دستشويى ها با استفاده از محلول پنج گرم پركلرين در ده ليتر آب (يك قاشق مربا خورى در يك سطل آب).

ص: 87

و- قرار دادن تعداد كافى سطل هاى زباله درب دار در دستشوئى ها، توالت ها، حمام ها، راهروها و تعويض حداقل روزانه دو بار كيسه هاى زباله داخل آنها؛

ه- استفاده از جارو برقى و در اختيار حاجيان قرار دادن آن براى نظافت اتاق ها (كيسه جارو روزانه بايد خالى و تميز گردد).

ى- سالن اجتماعات و غذاخورى

حتى الامكان سالنى را جهت اجتماعات در نظر بگيريد، در صورت مناسب بودن از همين سالن و يا سالن مناسب ديگرى به عنوان غذا خورى استفاده نماييد، اين سالنها بطور روزانه و پس از هر بار صرف غذا با استفاده از جارو برقى و ساير امكانات تميز و پاكيزه گردد.

ك- آراستگى و نظافت شخصى كاركنان

كاركنان كاروان همواره بايد موهاى تميز، ناخن هاى كوتاه داشته باشند و همواره از لباسهاى مرتب و پاكيزه استفاده كنند. استفاده از دستكش به هنگام طبخ و سِرو غذا ضرورى است. در صورت بروز هر گونه بيمارى و خراشيدگى و سوختگى سريعاً به پزشك مراجعه نمايند.

همواره كاركنان با رويى گشاده و چهره اى باز با حاجيان برخورد داشته و با زبان ساده و گويا و احترام به سؤالهاى آنها پاسخ و احتياجاتشان را در حد امكانات برآورده نمايند.

ص: 88

ل- كشيدن سيگار

كشيدن سيگار در كليه قسمت هاى ساختمان و اتاق ها ممنوع است. اين موضوع بايد در جلسات آموزشى و توجيهى به كليه كاركنان و حاجيان محترم يادآورى گردد و راهنمايى شوند كه جهت كشيدن سيگار از محوطه خارج ساختمان و از فضاهاى باز و غير عمومى استفاده نمايند.

والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته

(1) 43


1- مركز تحقيقات حج، مديريت در كاروانهاى حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 5، 1386.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109